۶ مرحله دلتنگ کردن مردان: بازیابی عشق

چگونه مردان را دلتنگ و دیوانه کنیم تا پیام بدهند؟ در این مطلب می خواهیم توضیح دهیم چطور می شود مردان را دلتنگ کرد به صورتی که آن ها خود برای ارسال پیام پیشقدم شوند. ( این مطلب برای دلتنگ کردن زنان نیز مناسب است)

امروز قرار است با ۶ مرحله ای آشنا شوید که توضیح می دهد چگونه مردان را دلتنگ و دیوانه خود کنیم تا پیام بدهند. پس بدون توضیح اضافه مستقیم به سراغ این شش مرحله می روم که به مراجع های من کمک کرده است مردان را دلتنگ خود کنند.

۱.  ایجاد خیالات نوستالژیک 

۲. قانون ممنوعیت تماس

۳. افزایش خودمختاری در زندگی 

۴. استفاده از اثر هاله ای در شبکات اجتماعی

۵. ایجاد احساس حسادت به صورت ظریف

۶. تبدیل شدن به اولویت اول مردان

اگر نمی دانید معنی این مراحل چیست نگران نباشید قول می دهم خیلی زود معنای آن ها را برای تان روشن کنم. پس اگر نسبت به رابطه تان مضطرب هستید مطمئن باشید بعد از خواندن این مقاله احساس بهتری خواهید داشت.

فیلم آموزشی رایگان چگونه مردان را دلتنگ و دیوانه خود کنیم تا پیام بدهند

مرحله۱: دلتنگ کردن مردان با ایجاد خیالات نستالژیک

برای چند لحظه به مفهوم چگونه عشق سابق خود را دلتنگ کنیم فکر کنید. این دقیقا احساسی است که می خواهید در طرف مقابل ایجاد شود درست است؟

اما راز دلتنگی مردان دقیقا چیست؟ پرسشی که کمتر کسی به آن می اندیشد زیرا مردم ترجیح می دهند بیشتر روی این موضوع تمرکز کنند که بعد از جدایی برای دلتنگ کردن مردان چه باید کرد.

واقعیت این است که  دلتنگ شدن مردان چیزی بجز یک ورژن قوی از خیالات نوستالژیک نیست. اما خیالات نوستالژیک به چه معناست؟

نوستالژی: یک اشتیاق عاطفی یا شور هیجانی در مورد گذشته بخصوص یک دوره خاص یا مکان خاص که با تجربیات شخصی خاصی پیوند دارد.

وقتی مردم در مورد اینکه چگونه مردان را دلتنگ و دیوانه خود کنیم تا پیام بدهند صحبت می کنند دقیقا منظورشان همین تعریف از نوستالژی است.

چند مفهوم مهم در مورد این تعریف وجود دارد که شامل موارد زیر است:

• هیجانات عاطفی
• مربوط به گذشته
• پیوستگی با تجربیات خوش
• اشتیاق و آرزو

مهمترین درون مایه در این مفاهیم زمان است؛ زمانی که تجربیات خوش گذشته در آن وجود دارد. این لحظات باید پررنگ شوند زیرا کلید اصلی دلتنگ کردن مردان در همین لحظات قرار دارد.

می توان خیالات نوستالژیک در دلتنگ شدن مردان را به سه بخش تقسیم کرد:

1. نیاز به گذشته کافی زمان
2. نیاز به پررنگ شدن خاطرات مثبت گذشته
3. نیاز به FOMO برای ایجاد اشتیاق

پس بیایید با یکدیگر این سه ستون اصلی دلتنگ کردن مردان را بررسی کنیم و توضیح دهیم چطور این سه مورد در کنار یکدیگر شانس دلتنگ شدن مردان برای اینکه پیام ارسال کننده را افزایش می دهند.

نیاز به گذشت کافی زمان

همه ما می دانیم زمان مردان را دلتنگ می کند اما واقعا چقدر زمان باید بگذرد تا مردی دلتنگ شود؟

پاسخ من به این پرسش این است که بستگی دارد.

اینکه مردان چه مدت بعد از جدایی دلتنگ مردان می شود به عوامل مختلفی بستگی دارد. سبک جدا شدن افراد متفاوت است و از این رو است که سه نوع زمان بندی متفاوت برای قانون معروف قطع ارتباط وجود دارد. اما اگر یک جواب علمی می خواهید باید بگویم اوج اضطراب جدایی که با افزایش احساس دلتنگی به مرور زمان ایجاد می شود تقریبا 40 روز است (تقریبا در بیشتر افراد نه در همه).

اما باید به یاد داشته باشید دلتنگی مردان فقط با زمان دادن به طرف مقابل رخ نمی دهد. بلکه این احساس وقتی ایجاد می شود که به صورت صحیح به او زمان بدهید.

هر زمان دادنی باعث دلتنگی نمی شود. برای مثال فرض کنید من به شما زمان بدهم اما همزمان مدام به شما پیام های ناخوشایند ارسال کنم. در این شرایط گذر زمان تاثیری بر دلتنگی شما نخواهد داشت درست است؟

همین قانون در اینجا نیز صدق می کند.

چیزی که شما نیاز دارید این است که بی وقفه به طرف مقابل زمان بدهید و در میان مدت آن را قطع نکنید. جلوتر در مرحله 3 در مورد قانون قطع ارتباط صحبت خواهیم کرد چون بخش مهمی از استراتژی دلتنگ کردن و دیوانه کردن مردان برای اینکه پیام بدهند است.

اما فعلا اجازه دهید از این موضوع گذر کنیم.

نیاز به پررنگ شدن خاطرات مثبت

قطعا ایجاد احساسات نوستالژی به معنای این نیست که دست روی دست بگذاریم و فقط منتظر باشیم.

موضوع یکم پیجیده تر است.

معمولا برای دلتنگ کردن مردان یکی از این دو مورد اتفاق می افتد:

دلتنگی خود به خود اتفاق می افتد

یا

باید به صورت نامحسوس آن را تحریک کنید.

آیا تا به حال در مورد قانون اثر هاله ای شنیده اید؟

اثر هاله ای به این معنا است که احساسات یا برداشت افراد نسبت به سوژه می تواند در ارزیابی آن ها نسب به آن سوژه موثر باشد. این بدین معنا است که احساس خوب شما نسبت به فردی باعث می شود نسبت به ویژگی های مثبت او حساس تر شوید درحالی که احساسات منفی تاثیری برعکس دارد. این حساسیت باعث افزایش یا کاهش جذابیت و در نتیجه انگیزه برای ارتباط برقرار کردن می شود.

تجربه شخصی من از اثر هاله ای

وقتی اولین بار رابطه ام را با فردی که دوستش داشتم تمام کردم بسیار از تصمیمم راضی بودم. فشارها و رفتارهای کنترل کننده وی باعث شده بود حس خیلی بدی به آن رابطه داشته باشم. به همین دلیل بعد از جدایی نیز هر زمان یاد او می افتادم خاطرات منفی خودکار به ذهنم وارد می شد.

اما به مرور واکنش های او باعث شد خشم من فروکش کرده و اوضاع تغییر کند. به مرور دیگر حس منفی سابق را نداشتم و حتی گاهی تجربیات مثبت و خاطرات خوب به یاد می آمد.

در همین مقطع بود که در مورد وضعیت روانی خودم کنجکاو شدم. چرا قبلا این روزهای خوبی که باهم داشتیم را به یاد نمی آوردم؟ چطور فردی که تا دیروز فقط خصوصیات منفی اش را به یاد می آوردم ناگهان برای دوست داشتنی شده است؟ و چرا اکنون که خاطرات مثبت به یادم می آید مدام ویژگی های مثبت یادآوری می شوند؟

ارتباط بین اثر هاله ای و دلتنگی

پس از تحقیقات متوجه شدم من تحت تاثیر اثری هستم به نام اثر هاله‌ای. اثر هاله‌ای باعث می شود تحت تاثیر احساسات، هاله ای دور ذهن شکل بگیرد و باعث شود همه چیز تحت تاثیر آن حباب تشخیص داده شود. جالب است نه؟

دقیقا مثل هاله ای که در تصویر زیر می بینید:

بنابراین خیالات نوستالژیک ارتباط مستقیم با اثر هاله ای دارد.

در ابتدای جدایی، مردان بیشتر رویدادهای منفی را به یاد بیاورند. بنابراین به این فکر می کنند که چقدر خوب شد از آن رابطه بیرون آمدم.

اما با گذشتن زمان مناسب و صحیح، احساسات منفی فروکش می کند. در نتیجه به مرور احساسات اولیه بازیابی می شود و مردان روزهایی که عاشق شما بودند را به یاد خواهند آورد.  گرایش مثبت نسبت باعث حساسیت بیشتر نسبت به یادآوری خصوصیات مثبت می شود و به همین صورت این فرایند ادامه پیدا می کند. این فرایند چرخشی باعث افزایش مجدد جذابیت در شریک سابق خواهد شد.

تحریک دلتنگی به صورت نامحسوس

تا اینجا دیدیم چطور زمان صحیح و کافی به تنهایی می تواند به دلتنگ شدن مردان کمک کند اما اثر هاله ای در همه مردان به صورت خود به خود اتفاق نمی افتد. در بعضی موارد نیاز است به صورت نامحسوس، ظریف و غیر مستقیم خاطرات را تحریک و اثر هاله ای را فعال کنیم.

در اینجا مفهوم “ظریف” یا “غیر مستقیم” یک مفهوم کلیدی است. بسیاری اوقات متوجه می شوم مراجع های خیلی تند و بی پروا سعی می کنند به مردان یادآوری کنند چقدر سابق همه چیز عالی بود.

اگر فیلم اینسپشن (تلقین) را دیده باشید متوجه می شوید چطور لئو، مارک را به ایده مورد نظر خود متقاعد می کند. در این فیلم مشاهده می کنید لئو بدون اینکه به زور یا با فشار ایده را منتقل کند فقط سعی می کنند با هدایت مارک کاری کند که خود به آن ایده برسد.

واقعیت مهمی در این فیلم پنهان است که در اینجا می توان از آن استفاده کرد.

اگر می خواهید مردان به روز های خوب گذشته را به یاد بیاورند و برای اینکار نیاز به دخالت غیر مستقیم و ظریف دارید پس باید برای او علامت گذاری کنید. علامت ها باعث می شوند مردان خودشان آن خاطرات را به یاد بیاورند نه تحت فشار شما.

فرمول 2+2 در دلتنگی نامحسوس

آندرو سانتون یک نوسنده معرفو است که فرمول 2+2 را معرفی می کند. او معتقد بود اگر همه معماهای داستان را حل کنیم، مخاطب خسته می شود و دست از مشاهده فیلم می کشد.

در مقابل اگر برای او علامت گذاری کنید و اطلاعات کافی در اختیارشان قرار دهید، حل معما توسط خودشان باعث می شود لذت بسیاری از تجربه تماشای فیلم داشته باشند.

پس اگر می خواهید مردان روزهای خوب گذشته را به یاد بیاورند بی پروا و مستقیم آن را مطرح نکنید. در عوض سعی کنید بحثی را باز کنید که می تواند آن ها را به سمت فکر کردن به روزهای خوب هدایت کند.

فرمول 2+2 را دراختیارشان قرار دهید ولی آن را برای شان حل نکنید. در بخش های بعدی در همین مقاله بیشتر در مورد اینکه چطور اثر هاله ای را فعال کنیم صحبت خواهیم کرد.

به ترس از دست دادن (FOMO) برای بازیابی اشتیاق

تا اینجا تمرکز اصلی برای یادآوری نوستالژی روی زمان و خاطرات مثبت گذشته بوده است.

اما مورد سوم در فعال شدن افکار نوستالژی مهمترین بخش داستان است. زیرا ترس از دست دادن دقیقا توضیح می دهد چگونه مردان را دلتنگ و دیوانه خود کنیم تا پیام بدهند

ترس از دست دادن = دلتنگ کردن مردان

ارزشمندی = ترس از دست دادن

همانطور که می دانید مردم آنچیزی را که نمی توانند داشته باشند با ارزش تر می دانند.

می دانم احتمالا اکنون به چه چیزی فکر می کنید: “اما شریک سابق من همین الان هم من را ندارد”

درست است، اما اگر این فکر شما است باید بگویم به جمله من با دقت توجه نکرده اید.

من گفتم مردم آنچیزی که نمی توانند داشته باشند را ارزشمند می دانند نه آنچه که ندارند.

به جرات می توانم بگویم بیشتر شریک های سابق یعنی تقریبا 80% از آن ها باور دارند می توانند هر زمان خواستند شما را داشته باشند.

لحظه ای که این تصور را تغییر دهید دقیقا زمانی است که برای شما ارزش قائل می شوند.

دلیل این موضوع پدیده ای است که به روانشناسی واکنش معروف است.

ازادی عمل را از دیگران بگیرید و ناگهان “بوووووووم” واکنش ناگهانی دریافت خواهید کرد.

از دست دادن فرصت ها = ارزشمندی

پس از جدایی باید کارهایی انجام دهید که مرد مورد علاقه تان احساس کند فرصت های شگفت انگیز بودن در کنار شما را از دست داده است. در این شرایط است که نشان های پشیمانی مردان بعد از جدایی را مشاهده می کنید.

اما برای اینکه به این مرحله برسید نیاز دارید اصیل و واقعی باشید. برای اینکه یک ویژگی یا خصوصیت اصیل در خود ایجاد کنید باید آن خصوصیت واقعیت زندگی شما شود نه اینکه فقط وقتی می خواهید روی فردی تاثیرگذاری آن را انجام دهید.

جلوتر درمورد این موضوع بیشتر صحبت خواهم کرد اما فعلا همین کفایت می کند که بدانید اینکار به صورت جعلی و مصنوعی نتیجه خیلی ضعیفی به همراه خواهد داشت.

وقتی رفتار شما مصنوعی باشد باعث می شود مردان بجای اینکه به این فکر کنند “ای کاش اکنون در کنارش بودم” به این بیندیشند که “نگاهش کن!! چقدر سخت تلاش می کند ثابت کند در این جدایی پیروز است”. تفاوت مهمی بین  این دو طرز تفکر وجود دارد.

مرحله ۲: دلتنگ کردن مردان با قانون ممنوعیت تماس

دلیل یک از مفاهیم اصلی در مطالب بازگشت به عشق و ازدواج در نوین بینش قانون ممنوعیت تماس است.

اما چرا این قانون تا این حد اهمیت دارد؟ و چرا من درباره آن اینقدر صحبت می‌کنم؟

پاسخ این سوال آسان است: قانون قطع تماس بدون شک یکی از موفق‌ترین استراتژی‌ها برای دلتنگ کردن و همچنین بازگرداندن مردان و زنان به رابطه است.

هرچند افراد متناسب با شرایطی که دارند باید به شکل متفاوتی از این قانون استفاده کنند اما قالب و اصول کلی این قانون یکسان است.

اهمیت قانون قطع ارتباط

از چند سال پیش تا کنون همیشه داستان های موفقیت آمیز مراجع های خود را بررسی می کردم تا متوجه شوم چه تفاوت‌هایی بین افرادی که موفق به بازگرداندن عشقشان شده‌اند و کسانی که ناکام بوده‌اند وجود دارد.

مشخص شد که در بیش از ۹۰٪ بازگشت های موفق، قانون قطع تماس به نحوی موثر بوده است. اما صادقانه بگویم، فکر می‌کنم این عدد در واقع بالاتر از این است. چرا؟ چون بخشی از داستان‌های موفقیت که ثبت کرده بودم اطلاعات کمی به من دادند و فقط گفتند “متشکرم، عشق خود را بازگرداندم.”

این اطلاعات برای تشخیص دقیق عامل اصلی موفقیت آن شخص کافی نبود.

بنابراین اگر نظرم را بپرسید، فکر می‌کنم حدود ۹۵٪ از موفقیت‌ها از قانون قطع ارتباط استفاده کرده‌اند. هر چه که باشد، یک چیز کاملاً واضح است: اگر می‌خواهید عشق از دست رفته خود را بازگردانید قانون قطع ارتباط ضروری است.

اما سوالی که اکنون ایجاد می شود این است که: چگونه قانون ممنوعیت تماس باعث دلتنگی مردان می شود؟ سوال خوبی بود. برای پاسخ با این پرسش اجازه دهید ابتدا این قانون را تعریف کنیم.

تعریف قانون قطع ارتباط

قانون قطع ارتباط (NC Rule) به دوره‌ای از زمان اشاره دارد که در آن تمام ارتباطات ممکن با عشق از دست رفته پس از جدایی قطع می‌شود. هدف اصلی این تکنیک نباید این باشد که عشق شما دلتنگ شود، بلکه باید این باشد که زندگی خود را بازسازی کنید تا از عشق خود پیشی بگیرید. با انجام این کار، دلتنگی عشق از دست رفته یک تاثیر اضافه بر سازمان خواهد بود که به تاثیر مثبت اصلی اضافه می شود. به عبارت دیگر دلتنگی می تواند مکمل تاثیر مثبت اصلی شود و رضایت شما را از این تکنیک افزایش دهد.

به نظر ساده است!!! … نه؟

پاسخ منفی است

ممنوعیت قطع تماس بدون شک یکی از سخت ترین استراتژی ها در دلتنگ کردن و بازگرداندن عشق سابق است.

اما شما به این موضوع اهمیت نمی دهید درست است؟

نه برای شما این مهم است که چرا و چطور قانون ممنوعیت تماس می تواند باعث دلتنگی مردان شود درست است؟

خب پس بیایید با یکدیگر این راز دلتنگی را کشف کنیم

قطع ارتباط چه ارتباطی با دلتنگ کردن مردان دارد

اشتباه شماره یک پس از جدایی، درخواست و اصرار به بازگشت شریک زندگی سابق است. افرادی که پس از جدایی به این روش روی می‌آورند، به حشرات آزاردهنده تبدیل می‌شوند که پیوسته در اطراف شریک سابق خود پرسه می‌زنند.

خودتان را جای طرف مقابل بگذارید. اگر فردی نسبت به فرد دیگری احساس نداشته باشد آیا دریافت پیام هر 5 دقیقه یک بار شما را به انجام کاری که نمی خواهید انجام دهید متقاعد می کند؟ قطعا پاسختان منفی است.

چطور مردان دلتنگ چیزی شوند که هر روز جلوی چشمان شان است.

یکی از فعالیت های مورد علاقه من بازی‌های کنسولی پی اس است. تقریبا هفته ای 3 روز به مدت 1 الی 2 ساعت بازی می کنم. بازی کردن یک روش بسیار آرامش بخش است که می تواند قدرت تمرکز من را افزایش داده و باعث جریان یک حس خوب و هیجان انگیز در بدنم شود.

می دانید چه چیزی من را تحریک می کنم برای بازی کردن؟ یک حسی من را یاد بازی کردن می اندازد. گویی به من می گوید: بازی های کنسولی واقعا فوق العاده هستند و اکنون احساس می کنم واقعا دلم برای کمی بازی کردن تنگ شده است. پس باید بازی کنم.

این احساس را فقط به این دلیل دارم که سعی می کنم مدت زمان بازی کردن را برای خود کنترل کنم و بین آن فاصله قابل توجهی ایجاد کنم. اما اگر هر روز ساعت ها به بازی کردن مشغول شوم، به مرور بازی های کنسولی خسته کننده خواهند شد به صورتی که از آن ها متنفر می شوم.

وقتی از دوره قطع تماس استفاده نکنید و اجازه ندهید شریک سابق دلتنگ شما شود، دقیقا بر خلاف خواسته خود عمل خواهید کرد. به یاد داشته باشید:

کمیابی = افزایش ارزش.

قانون واکنش شناختی

در دنیای روانشناسی، به این پدیده «واکنش روانشناختی» می‌گویند. این مفهوم توسط جک برم در سال ۱۹۶۶ معرفی شده است. برم ادعا می‌کند که افراد مجموعه‌ای از آزادی‌های رفتاری دارند (امروزه خودمختاری نامیده می شود) که به آنها اجازه می‌دهد در حال حاضر یا آینده به آنها عمل کنند. آزادی‌های رفتاری در اهمیت متنوع هستند.

این بدان معناست که بعضی از آنها به دلیل تاثیری که بر بقا دارند بسیار مهم تر هستند. استیون وورچل (2004) پیشنهاد کرد که این آزادی‌ها به تعریف هویت فردی فرد کمک می‌کنند. تهدید، ممنوعیت یا حذف آزادی منجر به افزایش جذابیت عمل ممنوعه و انگیزه برای انجام آن رفتار می‌شود ( آیا نمونه ای از این پدیده را می توانید در فرهنگ کشور خودمان ایران پیدا کنید؟). به زبان ساده قانون ممنوعیت تماس مثل این است که به صورت مخفیانه بگویید: تو نمی توانی من را داشته باشی. نمی توانی با من صحبت کنی. من تو را از آزادی داشتن خود محروم می کنم.

پیامد پدیده ی واکنش روانشناسی

استفاده از واکنش روانشناخیت در عمل باعث می شود شریک سابق شما فکر کند “من چیزی را می‌خواهم که می‌گویید نمی‌توانم داشته باشم. باید مال من باشد و بخشی از من است، بنابراین آن را دنبال می‌کنم.”

این ما را به یک اصلی دیگر می رساند که قبلا به آن اشاره کردیم: دستیابی به چیزی که نمی توانیم داشته باشیم. بر اساس روانشناسی واکنشی، شریک سابق شما می خواهد چیزی را داشته باشد که نمی تواند. خب اکنون بیاید به سرزمین آرزوها سفر کنیم ( مکان مورد علاقه هممون) و تصور کنیم شما موفق به بازگرداندن شریک سابق خود شده اید.

این یک استدلال بدیهی است که هرچقدر برای بدست آوردن چیزی تلاش بیشتری بکنیم و ارزش بیشتری قائل باشیم وقتی آن را بدست آوریم قدرش را بیشتر می دانیم.

نمونه آن دوستم است وقتی برای اولین بار خودرو خرید.

دوست من وقتی در سن 16 سالگی بود بیش از هر چیزی آرزوی خرید پراید داشت. پس سال ها سخت کار کرد تا بلاخره توانست با قرض و وام بسیار توانست یک پراید شبیه به تصویر زیر خریداری کند:

خیلی ماشین جالبی نیست درسته؟ اما یک نکته مهم وجود دارد.

دوست من پس از خرید این خودرو مثل چشم هایش از آن مراقبت می کرد. خوش خیال خان، هنوز هم با ذوق و شوق ازش یاد می کند. اما اگر دوست من یک بچه پولدار بود که یک شبه یک ماشین مدل بالا هدیه می گرفت بعید می دانم چنین اهمیتی به آن می داد.

قانون ممنوعیت تماس و افزایش ارزش

پس هرچقدر بیشتر باعث شوید طرف مقابل برای شما تلاش کند و برای بدست آوردن شما ارزش قائل شود، وقتی شما را بدست آورد بیشتر قدر شما را خواهد دانست. قطعا دوست ندارید یک رابطه کوتاه مدت داشته باشید و خیلی زود مجدد از یکدیگر جدا شوید. در عوض ترجیح میدهید یک رابطه پایدار داشته باشید.

قانون ممنوعی تماس می تواند آن ارزش و تلاشی که برای بدست آوردن شما نیز است در او ایجاد شود.

نکته مهم: قانون ممنوعیت تماس یکی از قانون های مهم برای دلتنگ کردن مردان و بازگرداندن آن ها به رابطه است اما همانطور که قبلا گفتم هیچ قانونی قطعی و صد در صد نیست زیرا رابطه ها بایکدیگر متفاوت هستند. هر فردی متناسب با شرایط خود ممکن است به صورت متفاوتی از این قانون استفاده. حتی در بعضی موارد ممکن است بهتر باشد این قانون استفاده نشود.

مرحله ۳ : دلتنگ کردن مردان با افزایش خودمختاری

وقتی نوین بینش را تاسیس کردم و شروع کردم به فکر کردن به اینکه مردان دلتنگ چه زنانی می شوند تمرکزم روی یک چیز بود:

تاکتیک ها

بسیاری از مراجع ها من سوالاتی می پرسیدند مانند ” دقیقا چگونه دیگران را به صورت غیر مستقیم دلتنگ کنیم” یا “چگونه مردان را دلتنگ و دیوانه خود کنیم تا پیام بدهند؟”. اما با گذشت زمان، متوجه شدم که تنها تمرکز بر تاکتیک‌ها، باعث موفقیت نمی شود.

خوشبختانه آنقدر خوش شانس بودم که شخصا فرصت شنیدن داستان موفقیت بسیاری از مراجع های خود را داشتم و توانستم با آن ها در این باره مصاحبه کنم.

بررسی داستان‌های موفقیت

از سال ۲۰۲۰ به بعد، من مطالعه‌ای را آغاز کردم در مورد تفاوت بین افرادی که در بازیابی رابطه با معشوق موفق بودند و افرادی که موفق نشدند. نکته‌ای که مرا شوکه کرد، این بود که از نظر تاکتیکی و استراتژیک، تفاوت خاصی بین این دو گروه وجود نداشت. اما تفاوت اصلی آن ها در خودمختاری بودن که باعث کیفیت اجرای تکنیک ها و عدم وسواس شده بود.

برای مثال قانون قطع ارتباط، استراتژی از راه دور و استراتژی پلکانی با کمی تفاوت مثل هم اجرا شده بود اما نکته ای که من را شگفت زده کرد ذهنیت افرادی بود که داستان موفقیت آن ها را می شنیدم.

این افراد درگیر تفکرات وسواسی نسبت به عشق سابق خود نبودند در عوض به خودشان اجازه اندوهگین بودن و دلتنگ شدن می دادند. در واقع این افراد بدون آنکه کاملا از رابطه سابق خود ناامید شوند از آن عبورمی کردند.

به نظر متاقض می آید؟ واقعا خیر.

ارتباط خودمختاری و دلتنگی مردان

وقتی شما آگاه شوید و بپذیرید برخی از ابعاد زندگی تحت کنترل شما نیست ذهن شما دیگر دلیلی برای افکار وسواس آمیز بیهوده نخواهد داشت. اندوهگین شدن یا دلتنگی نیز برای ابعادی که تحت کنترل نیستند طبیعی است و به افزایش پذیرش کمک خواهند کرد. در این شرایط این امکان فراهم می شود که بتوانید روی ابعادی از واقعیت تمرکز کنید که تحت کنترل و تسلط شما است. به این رویکرد مهم در زندگی می گویند خودمختاری.

تقریبا همه افرادی که موفق شده بودن به ذهنیت خودمختاری دست پیدا کرده بودند. یعنی اولویت خود را متمرکز بر چیزهایی کرده بودند که تحت کنترل و سازگاری با علایق شان. بنابراین دلتنگ کردن مردان به یک هدف با اولویت کمتر تبدیل شد.

به یاد داشته باشید هرچند شریک عاطفی مثل همسرتان (وقتی جدایی رخ نداده است) بخشی از اولویت های اصلی زندگی تان است که خودمختاری شما را نشان می دهد اما در زندگی خودمختارانه، شریک سابق اولویت پایین تری دارد.

ارتباط خودمختاری و دلتنگ شدن مردان

اما چطور خودمختاری به دلتنگ شدن مردان و تقویت رابطه رمانتیک منجر می شد؟ دلیل این موضوع ترس از کنترل شدن و نیاز به حمایت شدن است. هرچقدر افراد خودمختار تر شوند نیاز کمتری به کنترل دیگران پیدا می کنند، توانمندتر هستند و محبت ارزشمندتری دارند. خودمختاری بخصوص برای افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند یک امر ضروری برای دلتنگ شدن است.

مردان بخصوص مردانی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند تنها زمانی دلتنگ خواهند شد که احساس کنند شما خودمختار هستید و نه کنترل کننده. در این زمان است که آنها با خیال راحت‌تری به خود اجازه می دهند به گذشته و رابطه عاشقانه‌ای که با شما داشتند فکر کنند.

دلیل بعدی آن روانشناسی واکنش است.

همانطور که قبلا گفتم در روانشناسی واکنش طرف مقابل احساس می کند محدود شده است و برای مقابله با محدودیت شروع می کند به تلاش کردن. با عبور کردن از شریک سابق خود غیر مستقیم به او می گویید:

” تو دیگر نمی تواونی من را داشته باشی. تو آزادی داشتن منم را از دست داده ای”.

این اثر باعث می شود وی بیشتر برای شما ارزش قائل شود و شما را بخواهد.

خب اکنون پرسش این است که چگونه می شود خودمختاری را در خود تقویت کرد. در ادامه بهترین استراتژی های تقویت خودمختاری را به شما معرفی می کنم:

زیبایی اندام

هیچ چیز نمی‌تواند توجه یک مرد را مانند زنی که به بدن خود اهمیت داده، جلب کند.

وقتی می گوییم شما می توانید خوش فرم تر شوید به این معنا نیست که اکنون بد فرم هستید. منظورم این است که خوش فرم تر شدن  نه تنها در جلب توجه شخص مورد نظر مفید خواهد بود بلکه می تواند باعث سلامتی شما و بهبود روابط اینده نیز بشود.

اما چقدر این تاکتیک موثر است؟

اجازه دهید یک داستان برایتان بگویم. دختری بود که در دانشگاه به من علاقه داشت.

مثل یک احمق، هیچ تلاشی برایش نکردم چون مثل یک پسرای معمولی دیگر، دخترهایی را می‌خواستم که نمی‌توانستم داشته باشم.

به هر حال، این دختر صورت بسیار زیبایی داشت اما می توانست بدن خوش فرم تری داشته باشد ( نمی خواهم بگویم چاق بود) و این از جذابیت او برایم کم می‌کرد.

بله، می‌دانم آن زمان کمی سطحی بودم…

خب، حدود یک سال و نیم بعد، اتفاقی او را دیدم.

در واقع، از کنار او رد شدم بدون آنکه او را بشناسم.

او حدود ۳۵ پوند وزن کم کرده بود و فوق‌العاده به نظر می‌رسید. در این مدت، این دختر معمولی به یک الهه زیبا تبدیل شده بود.

وقتی با دوستم راه می‌رفتیم ناگهان او نام من را صدا زد و شروع به صحبت کردیم. بعد از صحبت، هر یک به راه خود رفتیم و به یاد دارم دوستم گفت:

“هی پسر، او خیلی جذاب است چرا هیچوقت باهم وارد رابطه  نشدی؟”

توضیح دادم که او در گذشته اینگونه به نظر نمی‌رسید، اما حالا که این نسخه جدید و بهبود یافته را دیدم، واقعا او را می‌خواستم.

ملاقات مجدد

بنابراین، هر کاری که می‌توانستم انجام دادم تا با او به قرار بروم.

به هر حال، ما یک قرار نسبتاً ساده در یک رستوران گذاشتیم. برنامه این بود که در آنجا ملاقات کنیم و احتمالاً بعد از آن برای یک پیاده‌روی برویم. فقط یک مشکل وجود داشت:

هنوز خبری ازش نشده بود.

در روز قرار، به او پیام دادم تا بپرسم آیا همچنان قرارمان به قوت خود باقی است (اشتباه بزرگ) و هیچ پاسخی نگرفتم… بنابراین مثل یک پسر نامطمئن به صورت وسواسی دوباره به او پیام دادم،

“هی، برای امشب آماده‌ایم؟”

هیچ پاسخی…

به نظر می‌رسید که قرار است اگر به رستوران بروم، تنها بمانم اما فکر کردم یک بار دیگر امتحان کنم.

” کجا هستید؟”

باز هم هیچ پاسخی…

او نمی‌خواست با من به قرار برود.

طعنه‌آمیز بود، نه؟

احتمالاً کارما باشد!

کنترل کانون تمرکز

این تاکتیک بیشتر یک طرز فکر یا ذهنیت است که باید داشته باشید. در دوره قطع تماس خود باید ذهنیت خودمختاری را حفظ کنید و مطمئن شوید که بیش از حد به شریکتان فکر نمی کنید.

فقط روی مهم‌ترین چیز تمرکز کنید: خودتان.

اگر از من بپرسید یکی از بزرگترین اشتباهات که زنان مرتکب می‌شوند چیست، قطعاً باید بگویم که بالاترین مورد در لیست، بیش از حد فکر کردن به شریک سابق و تحلیل وسواس آمیز او است.

برای اینکه واقعاً “بدون ناامید شدن، از او عبور کنید”، نباید بیش از حد نگران کارهایی که شریکتان انجام می‌دهد باشید. باید به آنچه که خودتان انجام می‌دهید توجه کنید.

من تاکنون در مورد این موضوع زیاد صحبت نکرده‌ام شاید چون می‌خواهم چیزهایی را برای کلاس های آموزشی و کتاب هایم نگه دارم اما این موضوع آنقدر مهم است که نمی خواهم مخاطبان نوین بینش آن را نادیده بگیرند حتی اگر هیچگاه به مشتری من تبدیل نشوند.

اگر واقعا می خواهید بیشتری بهره را از قانون خودمختاری ببرید از این استراتژی شگفت انگیز استفاده کنید.

فلسفه زندگی خودمختار

خب، شاید استراتژی کلمه درستی برای توضیح آن نباشد. پس بهتر است بگوییم فلسفه زندگی.

من دوست دارم آن را “سه‌گانه مقدس” بنامم…

( قول می دهد قرار نیست شما را موعظه کنم)

می‌توانید مهم‌ترین جنبه‌های زندگی خود را به سه دسته تقسیم کنید:

• سلامت
• توانمندی
• روابط

نیازی نیست که توضیح دهم چه چیزهایی شامل این دسته‌ها هستند، اما باید تاکید کنم این سه تا زمانی که با شور و اشتیاق و علاقه همراه باشند محافظ خودمختاری خواهند بود.

اما نکته مهمم این است که بتوانید بین هر سه این موارد تعادل ایجاد کنید.

اگر می خواهید خودمختاری را در زندگی خود به اوج برسانید این سه گانه را دنبال کنید.

گاهی ممکن است در دایره مرکزی این سه گانه قرار بگیرید. یعنی جایی که رابطه، توانمندی، سلامتی و شور و اشتیاق خودمختاری با یکدیگر ترکیب می شوند.

در این مقطع شما انرژی اینترینزیک را در خود تجربه خواهید کرد.

زندگی اجتماعی

وقتی از شریکتان جدا می‌شوید، دو گزینه دارید:

• الف) اجازه دهید جدایی شما را کنترل کند.
• ب) شما جدایی را کنترل کنید.

به عنوان یک مرد به شما می‌گویم که نشستن روی کانانپه و بستنی خوردن بعد از جدایی هیچ جذابیتی برای شما ایجاد نخواهد کرد.

البته این چیزی است که تقریباً از هر دختری پس از جدایی انتظار دارم. حدود پنج سال پیش، وقتی از دوستم در آن زمان جدا شدم، دقیقاً همین فکر را کردم: “مطمئنم که همین الان روی کاناپه نشسته و گریه می‌کند و بستنی می‌خورد.”

اما جالب اینجاست که چند روز بعد که پنهانی او را چک کردم، فهمیدم به آن اندازه‌ای که فکر می‌کردم ویران نشده بود. او عکس‌هایی از خود در حال خوش گذرانی با دوستانش منتشر کرد که نشانه تایید اجتماعی وی بود.

هرچند آن لحظه دلتنگی بلافاصله در من ایجاد نشد اما این شروعی بود بر پایان اعصاب من.

زندگی اجتماعی فعال او باعث شد که بفهمم چه چیزی را از دست داده‌ام. حتی کمی احساس حسادت و عصبانیت به من دست داد چون به اندازه‌ای که فکر می کردم ویران نشده بود.

 نظریه “شاهکار بزرگ”

بهترین راه برای و کسب خودمختاری، این است که اطمینان حاصل کنید که آنها اولویت اول زندگی شما نیستند. یکی از بهترین راه‌ها برای انجام این کار، شناسایی “شاهکار بزرگ” شماست.

شاهکار بزرگ می تواند هنری، موسیقی یا ادبیات باشد، یا هر چیزی که از شما به یادگار خواهد ماند. شاهکار بزرگ، اهداف مورد علاقه‌ای هستند که باعث می شوند مسیر زندگی تان به صورت حقیقی خودمختارانه تعیین شود.

زمانی که شما به جای تمرکز بر دلتنگ کردن مردان، بر روی این شاهکار بزرگ زندگی تان متمرکز می شوید یعنی اولویت های خود را به درستی تنظیم کرده اید. رسیدن به این مرحله یعنی در زمان مناسبی برای برقراری ارتباط با شریک عاطفی خود هستید.

به یاد داشته باشید گاهی اوقات ممکن است تاثیرات مخرب دیگران باعث شود مسیر غیر خودمختارانه را با مسیر خودمختار اشتباه بگیریم. نشانه خودمختاری واقعی این است که با علاقه و اشتیاق جریان دارد و حفظ می شود اما خودمختاری مصنوعی و گمراه کننده با اضطراب، وسواس، نگرانی و ترس همراه است.

برنامه‌ریزی جهت‌گیری خودمختار در ضمیر ناخودآگاه

برنامه‌ریزی جهت‌گیری خودمختار در ضمیر ناخودآگاه باعث می‌شود فرد به صورت خودکار و ناخودآگاه در جهت علایق و اشتیاقش در زندگی حرکت کند. در این شرایط هم توانمندی وی بیشتر می‌شود و هم روابط او عمیق‌تر خواهد شد. توانمندی‌ها و روابطش نیز باعث حفظ بیشتر خودمختاری می‌شوند.

وقتی خودمختاری در ضمیر ناخوداگاه برنامه ریزی شود، دیگر تنها کاری که باید انجام دهید اضافه کردن تجربیات، دانش و مواجه شدن با فرصت های جدید است. هرچقدر هدف، ارزش، اطلاعات، منابع، تجربیات و فرصت های بیشتری وارد ذهن خود کنید ضمیر ناخودآگاه بهتر می تواند از آن ها در جهت خودمختار استفاده کند.

پس اثر بزرگ زندگی خود را پیدا کنید و جهت گیری خودمختار را در ضمیر ناخودآگاه تان برنامه ریزی کنید. پس از آن دیگر همه چیز را به ضمیر ناخودآگاه خود بسپارید تا شما را به سمت آن هدایت کند. با اینکار تصویر خودمختار و نیرونمندی از خود نشان خواهید داد.

با شناسایی اثر بزرگ زندگی‌تان و تمرکز بر اولویت‌های صحیح متناسب با شرایطی که دارید می‌توانید بهترین شانس برای دلتنگ کردن مردان خواهید داشت.

مرحله ۴: دلتنگ کردن مردان با استفاده از قانون اثر هاله ای

قبل از اینکه قانون اثر هاله ای را توضیح دهم ابتدا می‌خواهم در مورد یکی از دوستانم صحبت کنم.

من دوستی دارم که جذابتی ظاهری بالایی دارد مثل تصویر زیر

با این وجود اکثر افرادی که او را می شناسند معتقد هستند اصلا جذابیتی ندارد. حتی به یاد دارم وقتی به یکی از دوستان مشترک مان توضیح دادم چرا چهره ی او جذاب است پاسخ داد “بله جذاب مناطق محروم است”.

اما چطور ممکن است فردی که چهره متقارن و جذابی دارد از نظر دیگران جذاب نباشد؟

پاسخ اثر هاله ای است.

اثر هاله ای چیست

اثر هاله ای یعنی قرار گرفتن در یک هاله ی احساسی که شناخت، قضاوت و احساسات بعدی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. این بدین معناست که اگر نسبت به فردی به دلیل چهره ای که دارد حس خوبی داشته باشید، احتمالا او را باهوش تر قضاوت می کنید حتی اگر متوجه نشوید این تشخیص شما به دلیل جذابیتش است زیرا احساسات ناخودآگاه بر ظرفیت های شناختی و هیجانی بعدی افراد موثر است. برعکس این موضوع نیز می توان رخ دهد.

برای مثال دوست من هرچند ظاهرش جذاب است اما شخصیت خودشیفته ای دارد و رفتار او معمولا مورد پسند دیگران نیست که باعث انباشتگی احساسات منفی می شود.

این احساسات منفی باعث می شود افراد تحت تاثیر هاله منفی قرار بگیرند. هاله منفی نیز جذابیت او را برای دیگران کاهش می دهد.

این افراد هرچند جذابیت اولیه بالایی دارند اما در حفظ کردن روابط خود موفق نیستند. از این رو معمولا با سرد شدن ناگهانی مردان مواجه می شوند.

هدف از گفتن این داستان نشان دادن این بود که تصویر ظاهری و شخصیتی شما چقدر می‌تواند قدرتمند باشد.

می‌خواهم دو روش فعال سازی اثر هاله ای برای دلتنگ کردن مردان را به شما آموزش دهم.

1. تغییر تصویر پروفایل
2. تصویر “تفریحی”

تغییر تصویر پروفایل

هیچ چیز به اندازه تصویر پروفایل شما نمی تواند روی جذابیت شمام اثر بگذارد.

نکته ی مهم این است که بیشتر عوامل جذابیت تحت تاثیر ضمیر ناخوداگاه هستند و ضمیر ناخودآگاه تمایزی بین واقعیت و خیال ایجاد نمی کند.

پس تصویر پروفایل شما حتی اگر کمی متفاوت و روتوش شده باشد (مثلا از طریق فوتوشاپ) همچنان به عنوان تصویر شما تشخیص داده می شود و جذابیت کلی شما را افزایش می دهد.

البته جذابیت تصویر پروفایل شما فقط مربوط به ظاهر شما نیست بلکه پوشش،  نور پردازی و بسیاری دیگر از عوامل نیز می تواند درجذابیت تصویر شما موثر باشد.

قبل از ملاقات با همسرم، به شدت به جذابیت ظاهری متکی بودم تا توجه دیگران را به خود جذب کنم. اما عکس هایی که از خود می گذاشتم عکس های معمولی و ساد ای بود که اصلا خیره کننده نبودند ( البته خیلی هم بد نبودم).

بعد با همسرم آشنا شدم….

زنی که تشویقم کرد عکس های حرفه‌ای بگیرم ( مثل عکس صفحه اول نوین بینش).

این همان نوع تصویری است که می‌خواهم به عنوان تصویر پروفایل خود در پروفایل‌های شبکات اجتماعی‌تان قرار دهید. قاعده کلی من این است: هر تصویری که مناسب انتشار در مجله یا صفحه اول وبسایت تان باشد قطعا مناسب قرار گرفتن در پروفایل است.

بنابراین، باید یک عکاس حرفه‌ای استخدام کنید تا بهترین عکس را از شما بگیرد.

حفظ محدود امن

اگر شما جز افرادی هستند که ترجیح می دهید از محدوده امن خود خارج نشوید ( بی تمایل به کارهای جدید) پس احتمالا خیلی این پیشنهاد من برای تان خوشایند نخواهد بود.

اما باید یک نکته مهم به شما بگویم.

اتفاقا بسیاری اوقاتف چیزهایی که ما را هدایت کند به سمت خارج شدن از محدود امن و اقدامات جدید و متنوع بهترین نتایج را دارند.

هرچه نباشد نتایجی که امروز با آن مواجه شده ایم پیامد همان محدوده امنی است که تمایلی به تغییرش نداریم.

سرزندگی و شادابی

یک سوال:

فکر می‌کنید مردی که از او جدا شده اید چه انتظاری از شما دارد؟

او انتظار دارد شما دور خودتان بچرخید و افسرده شوید.

باور ندارید؟

به یاد می‌آورم که در یکی از جدایی‌های اولیه‌ام دقیقاً همین فکر را می‌کردم.

“خدای من، امیدوارم که او در حال عذاب کشیدن باشد.”

خیلی بیرحمانه است، نه؟

اما وقتی در پروفایل فیسبوکش جستجو می‌کردم و می‌دیدم که افسرده نیست، دیوانه‌ام می‌کرد. می‌خواهم همین اتفاق برای شما بیفتد وقتی که طرف مقابل تان در پروفایل شما کنجکاوی می‌کند.

اما  چگونه می‌توانید به این هدف برسید؟

خیلی ساده، عکس‌هایی از خودتان در حال خوش‌گذرانی منتشر کنید.

اینجا یک مثال عالی است. به تصویر زیر نگاه کنید،

(این لیوان ها نوشابه انرژی زاست با چیز دیگری اشتباه نگیرید)

این دختران به نظر می‌رسد که در حال خوش‌گذرانی هستند. پس این عکسی است که باید منتشر کنید.

چون این چیزی است که او وقتی چنین تصویری از شما ببیند فکر می‌کند:

“صبر کن، چرا او در حال خوش‌گذرانی است؟ چرا مانند آنچه که فکر می‌کردم در خانه ننشسته و بستنی نمی‌خورد؟”

سرزندگی و شادابی نه تنها به صورت ذاتی جذاب است بلکه می تواند بر اساس روانشناسی واکنش احساس کند از شما محروم شده است.

به یاد داشته باشید نکاتی که قبلا در مورد خودمختاری و تمرکز بر خود توضیح دادم نه تنها باعث سلامت روان و فعال شدن روانشناسی واکنش می شود بلکه می تواند جذابیت شما را نیز افزایش داده و باعث فعال شدن قوی تر اثر هاله ای شود.

مرحله ۵: دلتنگ کردن مردان با ایجاد حسادت

بسیاری از کارشناسان به شما می‌گویند که سعی نکنید شریک سابق خود را حسود کنید. هرچند این موضوع درست است اما اگر ایجاد احساس حسادت به صورت مرموز صورت بگیرد می تواند باعث درگیر شدن ذهن طرف مقابل شود و افزایش جذابیت شود.

احتمالا ریشه این موضوع به نیازهای تکاملی انسان بر می گردد. هرچقدر فردی بیشتر مورد توجه جنس مخالف باشد یعنی جفت مناسب تری برای تولید مثل و پرورش فرزندان است.

اگر فرصتی دارید که میتواند شما را به یک گزینه مناسب برای نیازهای تکاملی او تبدیل کند، پس باید از آن استفاده کنید. البته، اگر می‌خواهید از حسادت استفاده کنید، باید به روش خاصی انجام شود تا مرموز و مبهم باشد نه واضح و آشکار. در این صورت منجر به درگیر شدن فکر و ایجاد یک مسئله حل نشده می شود. بر اساس قانون زیگارنیک باز شدن یک مسئله تا زمانی که حل نشود ذهن را درگیر خواهد کرد.

اثر زیگارنیک (Zeigarnik Effect) یک پدیده روان‌شناختی است که به این موضوع اشاره دارد که افراد کارها و وظایف ناتمام را بیشتر از کارها و وظایفی که به صورت کامل انجام داده‌اند، به خاطر می‌آورند.

استفاده از حسادت یک هنر است. باید به طور ظریف انجام شود اما در عین حال به اندازه‌ای واضح باشد که او آن را متوجه شود. در اینجا چند مثال از نحوه استفاده صحیح از حسادت آمده است.

مثال برای ایجاد حسادت در مردان

یکی از داستان‌های مورد علاقه من درباره حسادت در طول ارتباط با یک مراجع اتفاق افتاد.

من با یک مراجع صحبت می‌کردم و او گفت که با همکلاسی هایش برای ناهار بیرون رفته و عکس غذایشان را در اینستاگرام منتشر کرده است ( احتمالا جذابیت زیباشناختی چیدمان میز خوراکی می تواند دلیل اصلی تمایل انسان به ثبت آن به عنوان عکس باشد).

بنابراین، او عکس را منتشر کرد و بلافاصله شریک سابقش با او تماس گرفت و درباره اینکه با چه کسی قرار دارد سوال کرد.

مراجع سپس رو به من کرد و از من پرسید: “چرا تصور کرد من در یک قرار هستم؟”

بنابراین، ما تمام کارهایی که می‌کردیم را متوقف کردیم تا بفهمیم چطور شریک سابقش فکر کرده او در یک قرار است.

وقتی به تصویر نگاه می کردم متوجه شدم آرنج یک از همکلاسی های پسر او در عکس مشخص بود.

و اینگونه یکی از تکنیک های مهم دلتنگ کردن ( حسادت سازی مبهم) در تاریخ بازسازی روابط متولد شد.

دستور آماده کردن تکنیک حسادت سازی مبهم:

شما به یک قرار می‌روید.

(مهم نیست که یک قرار واقعی باشد یا یک قرار دوستانه.)

غذای خوبی سفارش می‌دهید. سپس عکس غذا را می‌گیرید اما اطمینان حاصل کنید که چیزی ابهام آمیز در مورد مردان در تصویر باشد مثل یک تکه از بازوی وی یا کیف پول.

این تاکتیک فوق‌العاده تلاشی آشکار برای حسود کردن شریک سابق شما نیست. بلکه یک روش ظریف و نامحسوس است.

مرحله ۶: دلتنگ کردن مردان با تبدیل شدن به اولویت اول

اگر می خواهید تنها یک نکته مهم از آنچه امروز به شما آموزش می‌دهم به خاطر بسپارید، این گام است.

حتی اگر در تمام مراحل قبل از این شکست بخورید، می‌توانید با این ذهنیت شریک سابق خود را دلتنگ کنید:

صحبت با شریک سابق را تا زمانی که او اولویت اول شما نیست، آغاز نکنید.

این مسئله ساده به نظر می‌رسد، درست است؟ اما اصلاً ساده نیست.

در سال 1395 من کتابی به نام “بازگشت به عشق و ازدواج” را نوشتم.

در این کتاب یپش از آنکه در مورد استراتژی های بازگشت به رابطه و نحوه تاثیرگذاری روی عشق سابق صحبت کنم در مورد اهمیت “استقلال و خودمختاری” سخن گفتم.

زیرا این خصوصیت بخش مهمی از استراتژی های بازگشت به رابطه را شکل می دهد و دقیقا همان چیزی است که یک شریک سابق را به شما جذب می‌کند.

تکنیک ها و استراتژی های دیگر بیشتر متمرکز بر روش هایی هستند که این تصویر را نشان دهند.

البته خودمختاری به معنای اهمیت ندادن به دیگران، بی احساس بودن یا غیر قابل دستیابی شدن نیست. خودمختاری همچنین به معنای منزوی بودن و رها کردن روابط با ارزش نیز نیست.

برعکس افرادی که اهمیت روابط را نادیده می گیرند یعنی بخشی مهمی از نیازهای حقیقی خود را نادیده گرفته اند. این افراد یا خودمختار نیستند و تحت کنترل دیگران زندگی می کنند یا خودمختاری آن ها مصنوعی و غیر واقعی است.

خودمختاری حقیقی یعنی تمرکز بر خود و روابطی که دارید با حفظ تعادل و هماهنگی. به یاد داشته باشید تامین بیش از حد یک نیاز باعث تامین نیازهای دیگر نمی شود. انسان وقتی می تواند با خود واقعی اش هماهنگ شود که به همه نیازهایش همزمان اهمیت دهد.

خصوصیات افراد خودمختار

قبلا در مورد اینکه چطور خودمختاری افزایش دهیم و تقویت کنیم صحبت کردم اما اکنون می خواهم خصوصیات افرادی را توضیح دهم که خودمختاری دارند:

• اعتماد به نفس
• عشق به خود
• هرگز انتخاب دوم نبودن
• ایجاد بهترین زندگی
• تمایزیافتگی و مرز بندی
• انسجام و هماهنگی
• تبدیل شدن به بهترین نسخه از خود
• مستقل بودن در انجام کارها بدون نیاز به دیگران
• آرامش درونی
• از تهدیدها فرصت ساختن
• راحت بدست نیامدن
• پیدا کردن شادی در زندگی

خودمختاری ایده‌ای است فراتر از اینکه یک زن دست نیافتنی باشد، به دیگران اهمیت ندهد یا مغرور باشد. خودمختاری یک نیاز روانشناخی و بعد شخصیتی است که می تواند در همه جنبه های زندگی شکوفا شود.

راستی در این بخش قرار بود در مورد ارتباط نداشتن با شریک عاطفی تا وقتی به اولویت او تبدیل نشده اید صحبت کنیم. اما فکر کنم می دانید ارتباط خودمختاری و تبدیل کردن خود به اولویت اول طرف مقابل چیست.

خودمختاری حقیقی ( نه مصنوعی) را در زندگی بدست آورید. فقط یک فرد خودمختار است که شریک سابقش را در اولویت اول قرار نمی دهد. همچنین فقط یک فرد خودمختار است که می تواند با کیفیت و تسلط بالا از مهارت های نفوذ و تاثیرگذاری روی دیگران استفاده کند.

انرژی اینترینزیک

وقتی انرژی اینترینزیک خودمختاری درون شما جریان پیدا کند زندگی و حتی نحوه برقراری ارتباط شما متحول خواهد شد.

این انرژی نیرومند در همه حالات، زبان بدن، نگاه ها، رفتار، کلمات، آهنگ صدا و حتی حرکات چهره شما نمایان خواهد شد و به صورت غیر مستقیم یا پنهان شما را شگفت انگیز خواهد کرد.

احتمالاً اکنون شریک سابق فکر می‌کند که شما در مورد جدایی وسواس پیدا می‌کنید و می‌خواهید به طور مداوم به او پیام بدهید.

بنابراین، وقتی برعکس عمل کنید و بیشتر به خودتان توجه کنید تا به رابطه، او را بیدار می‌کنید.

در این لحظه طرز نگاه او به شما تغییر می کند.

پس به شما همانطور که همیشه باید نگاه می‌کرد می نگرد:

به عنوان یک فرد بی همتا.

گام‌های بعدی چیست

اکنون باید واقعیتی را با شما در میان بگذارم.

فقط به این دلیل که مردی دلتنگ و دیوانه شما شده است و می خواهند به شما پیام بدهد به این معنا نیست که او به رابطه با شما بر می گردد یا حتی می خواهد دوباره باهم باشید.

همیشه سعی می‌کنم این موضوع را به مراجع ها این‌گونه توضیح دهم:

برای لحظه‌ای به یک دوست که ده سال پیش داشته‌اید فکر کنید. لحظاتی از آن تجربه ممکن است رمانتیک باشد، اما آیا باعث می‌شود بخواهید با او تماس بگیرید و از او بخواهید که دوباره با هم باشید؟ احتمالاً نه.

بنابراین به عنوان یک حقیقی بدیهی باید گفت هرچند دلتنگ کردن شریک سابق یک مرحله مهم در بازگرداندن او است، اما تنها مرحله نیست.

اگر می‌خواهید احساسات خود را با شریک سابق تان دوباره زنده کنید، بهترین راه شما این است که به راهنمای جامع من در این باره نگاهی بیندازید.

اما پیش از آنکه وارد جزئیات بیشتر در مورد استراتژی های دلتنگ کردن شریک سابق شوید باید در مورد “نردبان ارزشی” خود بهش ما بگویم.

همه استراتژی های کتاب بازگشت به عشق و ازدواج بر اساس این نردبان ارزشی طراحی شده اند. نردبان ارزشی از مراحلی تشکیل می شود که باعث افزایش ارزش، جذابیت، نفوذ و تاثیرگذاری بیشتر شما روی شخص مورد نظر خواهد شد.

نردبان بازگشت به عشق و ازدواج

هدف از این نردبان افزایش ارزش شما در چشم شریک عاطفی تان است به صورتی که منجر به ایجاد یک رابطه پایدار و ازدواج شود.

هر یکی از پله های نردبان در هر کدام از استراتژی ها فرایند و جایگاه خاصی دارد که طی کردن آن شانس موقیت شما را به شکل قابل توجهی افزایش می دهد.

پله اول همیشه گذراندن قانون عدم تماس، تقویت خودمختاری و انجام کارهایی است که برای بهبود خود نیاز دارید. پس از آن شروع به بالا رفتن از نردبان خواهید کرد.

اینکار را با فعالیت در شبکات اجتماعی، تاثیرات فراارتباطی، ارتباط های پیامی، تماس های تلفنی، ملاقات های کوچک و در نهایت قرارهای عاشقانه انجام خواهید داد.

ممکن است ترتیب گام ها در استراتژی های مختلف متفاوت باشد اما در کل نکته اصلی متمرکز بر روش های تاثیرگذاری است که می تواند به صورت خودآگاه و حتی ناخودآگاه باعث افزایش جذابیت شما در فرد مورد نظر شود.

موفق باشید!

سخن آخر

به عنوان یک کوچ، وظیفه‌ من این است که به شما کمک کنم تا روابطتان را بازسازی کرده و از نو بسازید. با توجه به تجربه‌ام در این زمینه، می‌توانم به شما ابزارها و تکنیک‌های لازم را بدهم تا به سوی فعالیت‌ها و فرصت‌های مورد علاقه‌تان بروید و بهترین تجربیات را از زندگی خود بدست آورید.

در این مسیر، همواره در کنار شما هستم تا شما را به سمت بهترین نسخه خود هدایت کنم. هدف من این است که شما نه تنها به گذشته نگاه کنید و از آن درس بگیرید، بلکه به آینده نیز با امید و انگیزه بنگرید. با هم می‌توانیم موانع و چالش‌های روابطتان را شناسایی کرده و به راه‌حل‌های موثر و عملی برای برطرف کردن آن‌ها برسیم.

من در این مسیر پیچیده و دشوار همراهی‌تان می‌کنم تا روابطتان را با عشق و احترام به حالت اولیه برگردانید و حتی بهتر از قبل بسازید. به یاد داشته باشید روابط مثل باغچه ای زیبا است که نیاز به مراقبت و توجه دارد و من اینجا هستم تا شما را در این مسیر هدایت کنم.

شاهین زند

سایت نوین بینش یک سایت پیچیده و یا دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی است که  به شما کمک می کند هر گونه اطلاعاتی را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بدست آورید. نوین بینش بزرگترین مرجع در مورد بازگشت به عشق و ازدواج در بین سایت های فارسی زبان می باشد. برای اطمینان بیشتر از این موضوع به دسته بازگشت به عشق و ازدواج مراجعه کنید. برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش

آیا می خواهید بیشتر بدانید؟

چگونه مردی را بینهایت دلتنگ خود کنیم

جملات تاثیرگذار برای آشتی بر اساس علایق

دلتنگ کردن به صورت غیر مستقیم در بازگشت عشق

مشاوره آنلاین خانواده: بر اساس روانشناسی کلان

منبع

Moore, F. R., Filippou, D., & Perrett, D. I. (2011). Intelligence and attractiveness in the face: Beyond the attractiveness halo effect. Journal of Evolutionary Psychology, 9(3), 205-217.