نظریه خود تعیین گری به زبان ساده

نظریه خودتعیین گری دسی و رایان به زبان ساده: SDT

کلان نظریه‌ی خود تعیین‌گری دسی و رایان (Self-Determination Theory یا SDT) در مورد هدایت انسان بر اساس نیروی هیجانی و انگیزشی است.  همانطور که می دانید همه رفتارها، تصمیمات و اهداف افراد ریشه در نیروی انگیزشی و هیجانی دارد. بر اساس این نظریه موفقیت، رشد، شکوفایی در هر هدفی امکان پذیر است اگر نیروی واقعی و نه مصنوعی انگیزه فعال گردد. نیروی واقعی انگیزه وقتی فعال می شود که فرد به دنبال تامین نیازهای روانشناختی خود باشد. در واقع سه نیاز روانشناختی اساسی که در همه انسان ها مشترک است عامل اصلی این نیروی انگیزشی کارآمد است.

این نظریه توسط ادوارد دسی و ریچارد رایان در دهه‌ی ۱۹۸۰ معرفی گردید و به مرور زمان به یکی از مهم‌ترین نظریه‌های انگیزشی تبدیل شد (Deci & Ryan, 1985). نظریه خودتعیین گری امروزه پیشرفت های چشمگیری در روانشناسی و بینش انسان شناسی ارائه کرده است.

در این مقاله می خواهیم به مزیت های یادگیری نظریه خودتعیین گری اشاره کنیم و این نظریه را به زبان ساده توضیح دهیم.

فواید نظریه خودتعیین گری

نظریه خود تعیین‌گری فقط در مورد معرفی نیازهای روانشناختی نیست بلکه نحوه تامین آن را نیز معرفی می کند. بر اساس نظریه خودتعیین گری تامین نیازهای روانشناختی در 5 سطح قرار دارد. هرچقدر فرد در سطح بالاتری قرار داشته باشد نیازها بیشتر تامین می شوند و هرچقدر پایین تر باشد نیازها کمتر تامین می شوند.

از زمان معرفی نظریه‌ی خودتعیین‌گری، صدها هزار پژوهش در زمینه‌های مختلف روانشناسی، ارتباطاتی، مدیریت، آموزش، بهداشت، درمان و ورزش انجام شده است. این تحقیقات نشان داده‌اند که برآورده کردن نیازهای اساسی روان‌شناختی به خصوص در بالاترین سطح می‌تواند به شکل شگفت انگیزی باعث بهبود عملکرد تحصیلی، موفقیت شغلی و مالی(Deci & Ryan, 2000) ، بهبود روابط بین فردی و ارتقاء سلامت روان منجر شود. (Baumeister & Leary, 1995)

به زبان ساده آگاهی از نیازهای روانشناختی و همچنین نحوه تامین آن دو تاثیر مهم دارد:

موفقیت فردی

شناخت نیازهای روانشناختی و نحوه تامین آن به شما کمک می کند به قابلیت های شگفت انگیزی در خود دست پیدا کنید. مطالعات نشان داده است وقتی افراد احساس می‌کنند کنترل و انتخاب در دست خودشان است (خودمختاری)، توانایی انجام وظایف را دارند (شایستگی) و با دیگران ارتباط مثبت برقرار می کنند(مرتبط شدن)، احتمال بیشتری دارد که به اهداف خود برسند (Vansteenkiste et al., 2006).

به صورت خلاصه انرژی که از تامین نیازهای روانشناختی ایجاد می شود تاثیرات باورنکردنی در عملکرد مغز  دارد. برای مثال بینش شما را ارتقا می دهد، خلاقیت شما را بهتر می کند، مدیریت شما را تقویت می کند، تفکر استراتژیک را در شما توسعه می دهد، باعث افزایش قدرت بدنی شما می شود، هوش کلامی را افزایش می دهد، توانایی یادگیری را افزایش می دهد، تمرکز و مهارت شما را بیشتر می کند و مهمتر از همه باعث شادابی، سرزندگی، انرژی درونمند، کیفیت بیشتر و انگیزه قوی تر خواهد شد. یکی از مهمترین تاثیرات تامینی نیازهای روانشناختی تجربه احساسات اصیل، عمیق و شگفت انگیزی است که به صورت پایدار حفظ می شود.

نباید احساسات مثبت تامینی را با مثبت گرایی اشتباه گرفت. بسیاری از احساسات مثبت مقطعی هستند و برای دستیابی به آن ها فرد باید فشار و اجبار زیادی را تجربه کند. ده دقیقه لذتی که از چندین ساعت فشار و اضطراب بدست میاید احساسات تامینی نیست. احساسات تامینی از ابتدا تا انتها با شور و اشتیاق همراه هستند.

نفوذ اجتماعی

دیگر تاثیر نظریه خودتعیین گری در نفوذ اجتماعی است. آشنایی با نیازهای روانشناختی و نحوه تامین آن نفوذ شما را افزایش خواهد داد و باعث می شود جذابیت بیشتری بدست بیاورید. چون نیازهای روانشناختی مهمترین نیازهای سیستم اعصاب و مغز را تشکیل می دهند پس هر فرصتی که به تامین آن کمک کند باعث ازاد شدن هورمون های شادی در مسیر پاداش مغز خواهد شد. در نتیجه هرچقدر بیشتر نشان دهید پتانسیل تامین نیازهای روانشناختی را دارید احتمال اینکه دیگران را به خود جذب کنید بیشتر می شود.

به عنوان مثال، پژوهش‌های متعددی در حوزه روانشناسی عشق بر اساس خود تعیین‌گری نشان داده‌اند که ایجاد محیط‌هایی که نیازهای خودمختاری یا استقلال، توانمندی یا شایستگی و ارتباط یا نزدیکی را برآورده کنند، می‌تواند به افزایش انرژی درونمند ( یا اینترینزیک – Intrinsic) منجر شود. انرژی درونمند نوعی از انگیزه و احساس است که با شوق، شور و شادی شکوهمندی همراه است. گاهی این احساس آنقدر نیرومند است که توصیف آن برای فرد دشوار می باشد (Reeve, 2002).

مانع ها در نظریه خودتعیین گری

اگر این نیازها به عنوان نیازهای اساسی در همه افراد وجود دارد پس چرا معمولا بیشتر اوقات افراد در وضعیت تامینی قرار ندارند؟ دلیل این موضوع مانع ها است. نیازهای انسان فقط شامل نیازهای روانشناختی نیست. نیازهای دیگری نیز وجود دارد که می توانیم آن ها را نیازهای غیر تامینی یا غیر روانشناسی بنامیم. برای مثال نیاز به پاداش های کلامی و غیر کلامی مثل پول می تواند در این دسته قرار بگیرد.

تضاد نیازها

وقتی افراد متمرکز بر نیازهای غیر روانشناختی می شوند، تمرکزشان از نیازهای روانشناختی دور می شود. در نتیجه با محرومیت از نیازهای روانشناختی مواجه می شوند. محرومیت از نیازهای روانشناختی باعث اختلالات مختلف جسمی و روحی می شود. مطالعات بسیاری نشان داده است که هرچقدر مدت زمان بیشتری افراد در وضعیت تامینی نباشند مشکلات جسمی و روانی بیشتری را تجربه می کنند.

برای مثال افسردگی، رفتارهای تکانشی و تند، خشونت، پرخاشگری، مشکلات قلبی، گوارشی و عروقی و بسیاری دیگر از مشکلات دیگر ناشی از محرومیت از نیازهای روانشناختی است. بیشتر افراد در بیشتر موقعیت های زندگی خود در وضعیت غیر تامینی قرار دارند و کمتر وضعیت تامینی را تجربه می کنند.

هماهنگی نیازها

نیازهای روانشناختی و نیازهای غیر روانشناختی همیشه در مقابل هم قرار ندارند. اگر افراد نیازهای روانشناختی و نحوه تامین آن را بشناسند می توانند تمرکز خود را روی تامین نیازهای اساسی قرار دهند. در این صورت پاداش ها، تاییدها و هرگونه منابع بیرونی دیگری نه تنها محروم کننده نیست بلکه می تواند مکمل شود. یعنی باعث می شوند فرد ساده تر و بیشتر نیازهای روانشناختی خود را تامین کند(Ryan & Deci, 2020).

به صورت خلاصه نیازهای غیر روانشناختی هم می توانند مکمل نیازهای روانشناختی شوند و هم محروم کننده ی آن. در واقع بستگی به آگاهی فرد از نیازهای روانشناختی و نحوه تامین آن ها دارد. این آگاهی در فرد باعث می شود هم در تاثیرگذاری روی دیگران و هم در تاثیرگذاری روی خود بتواند مسیر تامینی را حفظ کند. پس به یاد داشته باشید تامین نیازهای روانشناختی یک فرایند همیشگی است که هر لحظه می تواند تقویت یا تضعیف شود.

انواع سبک های تنظیمی

برای تامین نیازهای روانشناختی پنج سبک تنظیمی وجود دارد. سبک های اول و دوم خیلی کم نیازهای روانشناختی را تامین می کنند و به همین دلیل عامل محرومیت هستند. در مقابل سبک سوم نیازهای روانشناختی را بیشتر تامین می کند و باعث انرژی و کیفیت بالا است. اما سبک چهارم و پنجم باعث بالاترین سطح کیفیت در تامین نیازهای روانشناختی می شوند.

هر سبک تنظیمی تحت تاثیر یک نوع عامل یا دلیل هیجانی است که بر اساس آن انگیزه و انرژی هیجانی فعال می شود. چون دلایل هیجانی می تواند در ناخودآگاه برنامه ریزی و تقویت گردد و هدایتگر اصلی زندگی افراد شود می توان به آن ها کدهای هیجانی و تنظیم کننده نیز گفت. به صورت کلی پنج نوع دلیل یا عامل هیجانی که می تواند در تعیین رفتارهای افراد موثر باشد وجود دارد. هر یکی از این پنج دلیل هیجانی یک سبک تنظیم است. هر سبک تنظیم بر اساس دلایل هیجانی خصوصیات منحصر به فرد هیجانی و پیامدهای مرتبط با خود را دارد.

تنظیم بیرونی

تنظیمات بیرونی وقتی فعال می شود که فرد تحت تاثیر پاداش ها و تنبیه ها باشد. پاداش ها و تنبیه ها باعث می شوند کانون تمرکز افراد شرایط ضروری باشد.

هرچقدر اشتیاق نسبت به پاداش مثل درآمد و پول از یک سو و ترس از تنبیه و محرومیت از سوی دیگر بیشتر در ناخوداگاه برنامه ریزی شود، وابستگی و حساسیت نسبت به آن ها بیشتر می شود. در نتیجه تنظیمات بیرونی در زندگی فرد غالب تر خواهد شد. افرادی که تحت تاثیر تنظیم بیرونی هستند مجبورند مطیع دیگران رفتار کنند. در نتیجه تحت کنترل و فشار محیط قرار دارند.

مطالعات نشان داده است تنظیمات بیرونی و انگیزه ناشی از آن خیلی زود باعث خستگی مفرط، کم انگیزشی و به مرور زمان بی انگیزگی و حس منفی می شود. با انباشتگی احساسات منفی فرد ممکن است دچار افسردگی، بی انگیزگی، تنبلی و اهمال کاری شود.

تنظیم انتقالی

تنظیمات انتقالی وقتی فعال می شود که فرد تحت تاثیر تایید ها و سرزنش ها باشد. تایید و سرزنش ها به عنوان دلایل اصلی باعث می شوند کانون تمرکز افراد انتظارات تاییدی باشد. انتظارات تاییدی هر نتیجه ای است که فرد برای بدست آوردن تایید و یا پرهیز از سرزنش دنبال می کند. حس غرور و ارزشمندی که از تایید بدست میاید ممکن است به انتظارات تاییدی منتقل شود و باعث شود حتی بدون تایید دیگران نیز انتظاارات تاییدی باعث احساس غرور شوند.

برای مثال گرفتن نمره خوب در مدرسه برای بدست آوردن تایید خانواده یا معلم باعث می شود نمره خوب یک انتظار تاییدی باشد. نمره خوب انتخاب واقعی خود فرد نیست زیرا بیشتر بخاطر تایید و رضایت دیگران دنبال می شود. با این وجود می تواند احساس غروری که از تایید دیگران بدست میاید را به فرد منتقل کند. به همین صورت شکست ها نیز حس منفی سرزنش ها را منتقل می کنند.

در این صورت فرد همانقدر که نسبت به موفقیت احساس غرور می کند از شکست نیز می ترسد نیز احساس بی ارزش بودن و گناه در او ایجاد می کند. به همین دلیل است که تنظیمات انتقالی باعث وسواس می شوند. پس هرچند تنظیمات انتقالی بر خلاف تنظیمات بیرونی با انگیزه بسیار قوی همراه اما انگیزه قوی که ناکارآمد و وسواسی می شود.

این انگیزه نیز باعث انباشتگی احساسات منفی و در نتیجه مشکلات روحی، روانی، و حتی جسمی می شود. تایید ها و انتظارات تاییدی مرتبط با آن ها می توانند به میزان کم و مقطعی نیازهای روانشناختی را تامین کنند. از این جهت تنظیم انتقالی کمی تامین کننده تر از تنظیم بیرونی است. با این وجود چون در کل نیازهای روانشناختی را به اندازه کافی تامین نمی کنند پس همچنان یک سبک تنظیمی محروم کننده و غیر تامینی محسوب می شوند.

سبک های تنظیمی بعدی

سبک های تنظیمی بعدی به ترتیب شامل تنظیم شناسنده، منسجم و درونمند هستند که به صورت مفصل در کتاب موفقیت چندلایه ای توضیح داده شده اند. این سبک های تنظیمی باعث تامین نیازهای روانشناختی و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی خواهند شد. از سوی دیگر به دلیل کیفیت بالا، بینش عمیق و خلاقیتی که افراد بدست میاورند مزیت های بیرونی و انتقالی مثل پاداش ها و تایید ها نیز بیشتر بدست خواهند آمد. در این صورت دلایل غیر تامینی می توانند مکمل دلایل تامینی شده و باعث تقویت بیشتر نیازهای روانشناختی شوند.

شاهین زند – محقق و پژوهشگر.

سایت نوین بینش یک سایت پیچیده و یا دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی است که  به شما کمک می کند هر گونه اطلاعاتی را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بدست آورید. نوین بینش بزرگترین  مرجع در مورد روانشناسی عشق در بین سایت های فارسی زبان می باشد. برای اطمینان بیشتر از این موضوع به بخش روانشناسی عشق مراجعه کنید. با تهیه کتاب مدار جذب و ازدواج نوشته شاهین زند می توانید هر فردی را به خود جذب کنید و حتی رابطه خود را به ازدواج برسانید یا هزینه پرداختی خود را پس بگیرید. عضویت در صفحه اینستاگرام شاهین زندعضویت در کانال تلگرام نوین بینش

بیشتر بخوانید

قوانین زندگی افراد موفق

کمبود چه چیزی باعث افسردگی می شود

چگونه دیگران را عاشق خود کنیم ( بر اساس روانشناسی عشق)

منابع

  • Baumeister, R. F., & Leary, M. R. (1995). The need to belong: Desire for interpersonal attachments as a fundamental human motivation. Psychological Bulletin, 117(3), 497-529.
  • Deci, E. L., & Ryan, R. M. (1985). Intrinsic motivation and self-determination in human behavior. Springer.
  • Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2020). Self-Determination Theory: Basic Psychological Needs in Motivation, Development, and Wellness. Guilford Press.
  • Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2000). Self-determination theory and the facilitation of intrinsic motivation, social development, and well-being. American Psychologist, 55(1), 68-78.
  • Reeve, J. (2002). Self-determination theory applied to educational settings. In E. L. Deci & R. M. Ryan (Eds.), Handbook of self-determination research (pp. 183-203). University of Rochester Press.
  • Vansteenkiste, M., Simons, J., Lens, W., Sheldon, K. M., & Deci, E. L. (2006). Motivating learning, performance, and persistence: The synergistic effects of intrinsic goal contents and autonomy-supportive contexts. Journal of Personality and Social Psychology, 87(2), 246-260.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *