چگونه به ضمیر ناخودآگاه دیگران نفوذ کنیم
چگونه به ضمیر ناخودآگاه دیگران نفوذ کنیم عنوان بسیاری وسوسه کننده است موافقید؟
در مقاله قبلی در مورد فرمان به ضمیر ناخودآگاه صحبت کردیم. توضیح دادیم ناخودآگاه مثل دو نگهبان است که جلوی ورود اطلاعات به ناخودآگاه را می گیرد. اگر این اطلاعات از نگهبانان عبور کند می تواند به شکل منحصر به فردی روی ضمیر ناخودآگاه تاثیر بگذارد.
ضمیر ناخودآگاه نه تنها می تواند شما را به صورت پنهان و خودکار هدایت کند به سمت هر چیزی که هدف ضمیر ناخودآگاه باشد بلکه می توانید با برنامه ریزی هدف در ضمیر ناخودآگاه دیگران کاری کنید آن ها نیز به سمت چیزی که شما خواسته اید هدایت شوند.
کاربرد نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران
نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران هم در تجارت کاربرد بسیاری بالایی دارد که منجر به نفوذ به ناخودآگاه مشتری و فروش بیشتر می شود و هم در روابط اجتماعی و عاشقانه زیرا به شما کمک می کند با نفوذ به ناخودآگاه، احساسات طرف مقابل را کنترل کنید.
همانطور که قبلا در مقاله ضمیر ناخودآگاه چیست توضیح دادیم احساسات زبان ضمیر ناخودآگاه است و با آن ما را به سوی اهدافش هدایت می کند.
اکنون اگر خودتان را به عنوان یک هدف به ناخودآگاه شخصی معرفی کنید، باعث می شید وی عاشق شما شده و همیشه به دنبال شما باشد. اما برای اینکار باید بفهمیم چگونه به ضمیر ناخودآگاه دیگران نفوذ کنیم.
مهارت ارتباطی و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران
مهارت ارتباطی و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران به یکدیگر مرتبط است و در واقع می تواند گفت نفوذ به ضمیر ناخودآگاه خود بخشی از مهارت های ارتباطی است.
برای اجرای این مهارت های ارتباطی با نفوذ به ضمیر ناخوداگاه، نباید به دانش و تئوری اکتفا کرد در عوض باید به آن به عنوان یک مهارت نگریست.
به یاد داشته باشید یادگیری تئوری و دانش نفوذ به ضمیر ناخودآگاه آسان است اما اجرای آن به مهارت نیاز دارد. همانطور که یک فوتبالیست با تئوری و دانش هرگز یک فوتبالیست نمی شود و به مهارت نیاز دارد، نفوذ به ناخودآگاه دیگران نیز یک مهارت است.
خوشبختانه همانطور که قبلا گفتیم یکی از کاربردی ترین فواید ضمیر ناخودآگاه ایجاد مهارت در شما است. پس مهارت نفوذ به ناخودآگاه دیگران را می توانید در ناخودآگاه خود به عنوان یک هدف برنامه ریزی کنید.
سپس همیشه و هرکجا که باشید بدون اینکه نیاز باشد هر لحظه به گفته ها و رفتار خود دقت کنید، به ضمیر ناخودآگاه دیگران نفوذ می کنید و دیگران خیلی زود مطیع شده و به شما علاقه مند می شوند.
به عبارت دیگر نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه تان، شما را به سوی این هدف – نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران – هدایت می کند. مهارت نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران، همان مهارتی است که باعث می شود فردی بسیار تاثیرگذار باشد و وقتی با او صحبت می کنید احساس کنید به شما نفوذ کرده و شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
در ادامه با دانش نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران آشنا می شوید اما اگر می خواهید مهارت آن را نیز بیاموزید باید دیگر مقالات مربوط به ضمیر ناخودآگاه را نیز مطالعه کنید.
وبسایت نوین بینش به صورتی نوشته شده است که فقط با خواندن مطالب و مقالات آن، ضمیر ناخودآگاه شما به اجرای تکنیک ها و مهارت های ارتباطی نفوذ به ضمیر ناخودآگاه برنامه ریزی خواهد شد.
حکومت بر ضمیر ناخودآگاه
آیا می توان با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه بر ضمیر ناخودآگاه حکومت کرد و ذهن شخصی را به سادگی بازیچه ی دست خود قرار داد؟
بله بدون شک می توان. اما اول باید مطلب زیر را مطالعه کنید
یک مصرف کننده ی سیگار شاید فاصله ی بین 4 یا 5 فروشگاه را برای رسیدن به برند مورد علاقه اش طی کند. برای چنین افرادی خیلی عجیب نیست که برای گرفتن وینستون و نه هر سیگار دیگری مسافت طولانی تری را طی کنند.
یک آزمایش جالب بر روی مصرف کنندگان سیگار که به صورت مرتب سیگار می کشیدند انجام شد. چند نخ سیگار از برند های مختلف به آزمودنی ها داده شد و از آنها درخواست شد تا بهترین سیگار را انتخاب کنند. واقعیت تکان دهنده این بود که تقریبا 70% از مصرف کنندگان سیگاری را به عنوان بهترین سیگار انتخاب کردند که قبلا برند مورد علاقه شان بود و نه سیگاری که بهترین کیفیت را داشت.
نتیجه ی خطرناکی که از این موضوع می توان گرفت این است که مردم یک برند خاص را به دلیل بهتر بودن آن تهیه نمی کنند بلکه این کار را انجام می دهند به دلیل اینکه آن برند به شکلی مورد پسند ضمیر ناخودآگاهشان است ( نگاه کنید به ضمیر ناخودآگاه چیست).
پیوند انسان ها به یک برند یا یک شخص، معمولا به صورت ناخودآگاه است. این موضوع نشان می دهد شخصی که قصد دارد به ذهن دیگران نفوذ کند و آنها را اغوا کند تنها لازم است بر روی بازیچه قرار دادن ضمیر ناخودآگاه دیگران تمرکز کند.
همانطور که برند هر سیگنار با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران، مشتری های خود را جذب می کند.
ارتباط بین اهداف و برندها در ناخودآگاه
بر اساس تحقیقات بیشتر، این موضوع اثبات شده که مصرف کنندگان سیگار به برندی علاقه مند می شوند که هم راستا با اهداف روانشناختی آن ها باشد؛ این اهداف روانشناختی می تواند بخشی از شخصیت آنان باشد و هویت آنان را نیز شکل دهد.
به عنوان مثال مورد تایید قرار گرفتن که هم یک هدف است و هم می تواند در شکل دادن شخصیت و. هویت ما نقش بازی کند. به عبارت دیگر، سیگاری ها یک برند خاص را به دلیل بهتر بودن آن تهیه نمی کنند بلکه به این دلیل آن برند را می خرند که به آنها کمک می کند هدف یا هویت روانشناختی خود را به شکلی بهتر بیان کنند.
بعضی مصرف کنندگان سیگار دوست دارند مورد تایید دیگران قرار بگیرند و به همین دلیل به برندهایی جذب می شوند که به آنها کمک کند آن تصویر عمومی را از خود نشان دهند مثلا با انتخاب سیگار های گران قیمت. بعضی سیگاری ها دوس دارند به نظر خاص و استثنایی باشند و به همین دلیل ممکن است سیگار هایی را انتخاب کنند که کمیاب بوده و معمولا دیگران آن را مصرف نمی کنند ( نگاه کنید به 10 قانون حاکم بر ضمیر ناخودآگاه).
هر شخصی آرزوها و نیاز های خاصی دارد اما چون بیشتر ما دقیقا آن هویتی که آرزو داریم را بدست نمی آوریم، معمولا از محصولات خاصی استفاده می کنیم تا این هویت را بهبود داده و بیشتر در معرض نمایش دیگران قرار دهیم.
بیشتر مواقع دلیل خرید ماشین برای ما این است که یک ماشین تصویر اجتماعی خوبی برای ما به نمایش می گذارد. اگر همه ی انسان ها از یکدیگر جدا شوند، ممکن و دیگر تایید اجتماعی معنا نداشته باشد شاید دیگر آن ماشین با برند خاص، دیگر برای مان اهمیت جندانی نداشته باشد.
در ادامه با دو روش نفوذ به ضمیر ناخودآگاه یکی با ارسال سیگنال های مثبت که به شناخت طرف مقابل نیاز دارد و دیگری با فرمان به ضمیر ناخودآگاه.
1. نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران با سیگنال های مثبت
مثال هایی که با آن نفوذ به ضمیر ناخودآگاه و هدایت آن را به سوی یک هدف خاص ارائه می کنیم مرتبط با برندینگ و تجارت است.
اما فرق نمی کند چه هدفی داشته باشید، با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه حتی از فاصله دور و بدون ارتباط مستقیم می توانید ذهن دیگران را به سوی اهداف یا احساسات مور نظرتان هدایت کنید.
در هر صورت هدفتان هر چه که باشد، اولین قدم برای نفوذ به ذهن شخص مورد نظر این است که او را کاملا بشناسیم. شرکت ها و کمپانی های بزرگ هزینه های هنگفتی را صرف تحقیقات بر روی این موضوع می کنند که مشتری هایشان را بهتر بشناسند و در نتیجه فروش بیشتری بدست بیاورند.
همانطور که در کتاب مدار جذب و ازدواج توضیح داده ام آسان ترین راه برای بازیچه قرار دادن ذهن دیگران این است که بدانید چگونه نشانه های خاصی – سیگنال های مثبت نفوذ کننده – را به ضمیر ناخودآگاه دیگران ارسال کنید.
سیگنال های مثبت که مرتبط با اهداف روانشناختی، نیازها، هویت یا معیارهای ناخودآگاه است، می تواند باعث نفوذ به ناخودآگاه و درنتیجه جذب شخص مورد نظر شود.
فرق نمی کند از راه دور باشد یا از راه نزدیک، از طریق شبکات اجتماعی باشد یا از طریق زبان بدن یا ارتباط کلامی، به هر حال ارائه یک تصویر خاص از خود با ارسال یک سری نشانه ها – سیگنال های مثبت نفوذ به ناخودآگاه – می تواند به سادگی به شما کمک کند بر ضمیر ناخودآگاه دیگران حکومت کنید.
می گویم سیگنال های مثبت زیرا سیگنال های منفی نیز داریم. هر چقدر سیگنال های مثبت مثل سیگنال عشق عمل می کند و باعث جذب دیگران می شود، سیگنال های منفی مثل سیگنال های تنفر عمل می کند و باعث دورتر شدن دیگران می شود. فرق نمی کند این سیگنال های عشق یا تنفر برای هدف رابطه عاطفی مورد استفاده قرار بگیرد یا برای هدف تجاری.
مثالِ سیگنال های مثبت برای نفوذ به ناخودآگاه
پس به این نتیجه رسیدیم که برای نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران باید سیگنال های مثبت ارسال کنیم. در ادامه به چند نمونه مثال از نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران با سیگنال های مثبت توجه کنید:
- فرض کنید می دانید فردی خود را بسیار عالی تصور می کند زیرا به مطالعات بسیاری که داشته است افتخار می کند.در این صورت فقط کافی است در مقابل چنین شخصی یک کتاب در دست بگیرید سپس وی به صورت ناخودآگاه این برداشت را از حرکت شما می کند که شما نیز عالی هستید. در واقع کتاب یک سیگنال مثبت نفوذ کننده است.
- فرض کنید متوجه می شوید فردی در گذشته خود به اندازه کافی امنیت نداشته است، آنگاه می توانید با پوشیدن لباس هایی به رنگ آبی، احساس اطمینان را از خود به نمایش بگذارد.
- فرض کنید فردی نیاز به توجه دیگران دارد، آنگاه می توانید با نشان داده تعداد بالای فالور های خود در شبکات اجتماعی، خود را مورد تایید دیگران نشان دهید.
صد ها ویژگی دیگر و نشانه های دیگر نیز وجود دارد که به شما کمک می کند از خود چیزی را به نمایش بگذارید که طرف مقابل به دنبالش است. این به معنای نفوذ به ضمیر ناخودآگاه با ارسال سیگنال های جذب است.
شناخت دیگران و ارسال سیگنال های مثبت به ناخودآگاه
پیام های زیادی برای من ارسال می شود که از من در خواست می کنند بیشتر در مورد شناخت شخصیت، نیاز ها و آرزوهای دیگران توضیح بدهم. زیرا آگاهی از این اطلاعات کمک می کند بفهمیم چه سیگنال ها یا نشانه هایی را باید در خود به نمایش بگذاریم یا از نمایش آن ها خودداری کنیم. برای رسیدن به این هدف دو مرحله را باید طی کنید.
- در مورد روانشناسی مطالعات بیشتری داشته باشید ( خوشبختانه هر اطلاعاتی که نیاز دارید در سایت نوین بینش موجود است)
- فقط کافی است رفتار دیگران را به دقت مشاهده کرده و پست های آنان را در شبکات اجتماعی زیر نظر داشته باشید.
برای مثال یادگیری زبان بدن، چهره شناسی، شناخت شخصیت دیگران و شناخت دیگران از روی رفتار به شما کمک می کند ویژگی ها، نیاز ها و اهداف روانشناختی دیگران را بهتر بشناسید و بر اساس آن ویژگی های خود را به نمایش بگذارید.
برای مثال باید به دنبال این باشید که ببینید دیگران برتری، هوش، توانمندی، سود و مزیت، کاربرد، امنیت، عشق یا هر مفهوم مثبت را چگونه تعریف می کند یا از خود به نمایش می گذارد یا چگونه به دنبالش است که به آن برسد.
اگر به این مهارت مسلط باشید حتی در اولین ملاقات خود با دیگران می توانید به صورت ناخودآگاه این ویژگی ها را تشخیص داده و به گونه ای رفتار کنید که دیگران تصور کنند همان فردی هستید که مدت ها به دنبال تان بوده اند.
از همین مقاله شروع کنید و مقالاتی را که با رنگ آبی مشخص شده است بخوانید. همه مقالاتی که در این مطلب وجود دارد می تواند در تغییر زندگی شما به صورت جدی نقش مهمی بازی کند.
بعد از مدت کوتاهی خواهید توانست وارد ذهن طرف مقابلتان شوید و در مورد اهداف ناخودآگاهش اطلاعات بیشتری کسب کنید. وقتی موفق شوید این کار را انجام دهید می توانید علائم و نشانه های غیر مستقیمی را به آن شخص ارسال کنید که فقط ضمیر ناخودآگاه متوجه ی آن می شود در نتیجه بر تصمیمات وی تاثیر خواهید گذاشت.
2. نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران با فرمان به ضمیر ناخودآگاه
تا اینجا در مورد نفوذ به ضمیر ناخودآگاه با شناخت و ارسال سیگنال صحبت کردیم. در ادامه می خواهیم در مورد نفوذ به ناخودآگاه دیگران با فرمان به ضمیر ناخودآگاه صحبت کنیم.
با فرمان به ضمیر ناخودآگاه می توانید نیروی هدایت پنهان در ناخودآگاه را فعال کرده، و شخص مورد نظر را به سمت هدفی هدایت کنیم که خود در ناخودآگاه وی برنامه ریزی کرده ایم.
برای اینکار اول باید هدفی را که قصد داریم در ناخودآگاه شخص مورد نظر برنامه ریزی کنیم انتخاب کنیم. هدفی که قصد دارید به ناخودآگاه سوژه ارسال کنید باید یک تصویر از خودتان باشد که هم راستا با اهداف یا نیازهای روانشناختی است. این اهداف یا نیازها می توانند بر اساس شناخت شما از طرف مقابل باشد می تواند بر اساس نشانه های مثبت رایج باشد که شامل موارد زیر است:
- امنیت
- هوشمندی
- مورد توجه بودن
- مورد تایید بودن
- تایید اجتماعی
اکنون تصور کنید می خواهیم به ناخودآگاه شخص مورد نظر نفوذ کنیم و تصویر شخصی را نشان دهیم که در زندگی خود امنیت دارد. زیرا امنیت یکی از اهدافی رایج است؛ به خصوص به دلیل اینکه با مهمترین نیاز بشر یعنی نیاز به بقا مرتبط است ( برای آشنایی بیشتر با فرایند انتخاب هدف توسط ضمیر ناخودآگاه نگاه کنید به تعیین هدف برای ضمیر ناخودآگاه).
خب حال قصد ما ایناست که تصویر ” من امنیت دارم” را با فرمان به ضمیر ناخودآگاه دیگران، در آن برنامه ریزی کنیم. در نتیجه کاری می کنیم شخص مورد نظر یک تصویر برتر از ما در ناخودآگاهش داشته باشد.
در نتیجه بدون اینکه خود متوجه شود به سوی ما هدایت می شود. البته تصویر “من امنیت دارم” یکی از ده ها تصویری است که می توانید برای جذابتر نشان دادن خود آن را به ناخودآگاه شخص مورد نظر فرمان دهید.
نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دیگران با جا به جایی واژگان
قبلا گفتیم برای نفوذ به ضمیر ناخودآگاه باید ضمیر خودآگاه را درگیر چیز دیگری کرد که مسیر دستیابی به ضمیر ناخودآگاه آزاد شود. همچنین فهمیدیم ضمیر ناخودآگاه قدرت خالق العاده ای در دریافت اطلاعات، پردازش و رمزگشایی آن دارد.
پس اگر بر اساس یک فرمول ساده در واژگان تغییر ایجاد کنیم به صورتی که خودآگاه متوجه مفهوم آن نشود اما ضمیر ناخودآگاه متوجه شود، پس روشی برای نفوذ به ناخودآگاه پیدا کرده ایم.
بهترین روش برای اینکار جا به جایی واژگان با هدف نفوذ به ناخودآگاه و نوشتن کلمات به صورت 4 حرفی، 5 حرفی یا به هر شکل دیگری است.
فرض کنید دختری به نام دریا قصد دارد با تکنیک دستیابی به ضمیر ناخودآگاه دیگران، به ضمیر ناخودآگاه پسری نفوذ کرده و او را به خود جذب کند. برای اینکار می خواهد چنین باور هایی به وی القا کند:”دریا هوش عالی در زندگی دارد و همیشه به هر چه می خواهد می رسد”.
جمله فوق یک تصویر شاد، پیروز، باهوش و موفقی را به نمایش می گذارد پس فکر خوبی است برای فرمان آن به ضمیر ناخودآگاه شخص مورد نظر.
برای اینکار می تواند جمله زیر را برای سوژه ارسال کند و به او بگوید قصد دارد یک بازی انجام دهید به این صورت که من جمله ای برای تو ارسال می کنم که تو باید رمزگشایی کنی و تو هم جمله ای را به من بده که من رمزگشایی کنم. سپس ببینیم چه کسی زودتر رمزگشایی می کند.
برای اینکه خودآگاه متوجه نشود، قصد نفوذ به ضمیر ناخودآگاه او را دارید پس می توانید از ترفند بازی رمزگشایی استفاده کنید، سپس دریا می تواند با ارسال جمله زیر به او، باعث شود ناخودآگاه متوجه جملات اصلی شود ولی خودآگاه متوجه نشود.
دری اهو شفو قال عال یدر زند گید ارد وهم یشه بهه رچه میخ واهد میرس د”.
هر چند واقعا بتواند این جملات را رمزگشایی کند اما طی مدتی که در رمزگشایی موفق عمل نکرده است، نفوذ به ناخودآگاه کار خود را خواهد کرد.
همچنین می تواند به جای جمله فوق یکی از جملات زیر را به صورت چند حرفی بنویسد:
” دریا دختر ناز و دوست داشتی است که همه عاشقش هستند”
نفوذ به ناخودآگاه دیگران در حالت نیمه هوشیار
یکی دیگر از مواقعی که می توان به ناخودآگاه دیگران به خوبی نفوذ کرد وقتی است که ذهن هوشیار عملکرد خوبی ندارد و تقریبا در حال بین خواب و بیداری است.
وقتی فردی از خواب بیدار ی شود و یا وقتی پیش از خواب است، ذهن او در حالت نیمه هوشیار قرار می گیرد. در این موقعیت بهترین فرصت برای نفوذ به ناخودآگاه وی است. در این شرایط به بهانه های مختلف و به شکلی که به نظر نرسد قصد تعریف از خود را دارید، از خود تعریف کنید.
همچنین وقتی سرش گرم کاری دیگر است یا غرق تماشای فوتبال یا سریال مورد علاقه اش است به شوخی به زیبایی های خود اشاره کنید.
یا مثلا بگویید “نمی دانید چقدر خسته کننده و ناراحت کننده است که همیشه در اینستاگرام مدام باز دیگران پیام دریافت کنید یا همیشه در بیرون از منزل با تعقیب ماشین های غریبه مواجه شوی”ه هستی ماشین ها برایت بوق بزنند”.
نفوذ به ناخودآگاه با پروفایل
یکی دیگر از روش های نفوذ به ضمیر ناخودآگاه درست کردن عکس هایی است که پیغام های پنهانی را به ضمیر ناخودآگاه طرف مقابل ارسال می کند. در نفوذ به ناخودآگاه از طریق پروفایل نیز باید فرمان یا دستوری که قصد دارید به ناخودآگاه طرف مقابل ارسال کنیم را ابتدا آماده کنیم.
سپس یک عکس انتخاب کرده و جمله مورد نظر خود را به صورت water-mark و خیلی کمرنگ در روی عکس نوشته خود به تصویر می کشیم. فرق نمی کند عکس خودتان باشد یا عکس هر چیز دیگری -عکس خودتان باشد بهتر است – به هر حال وجود آن فرمان کمرنگ به صورتی که مشخص نباشد می تواند به دلیل اینکه خودآگاه متوجه آن نمی شود وارد ضمیر ناخودآگاه شود.
مهم نیست چقدر کمرنگ باشد و یا واضح نباشد، همینکه کوچکترین نشانه کمرنگی از آن وجود داشته باشد، برای ضمیر ناخودآگاه کافی است که متوجه آن شود.
شاهین زند – محقق و پژوهشگر.
نوین بینش یک وبسایت پیچیده و یا دائره المعارف خسته کننده نیست بلکه مرجعی است که به شما کمک می کند هر گونه اطلاعاتی را به صورت خلاصه، مختصر و مفید بدست آورید. نوین بینش بزرگترین مرجع در مورد ضمیر ناخودآگاه در بین سایت های فارسی زبان می باشد. برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش. صفحه اینستاگرام شاهین زند
آیا می خواهید بیشتر بدانید؟
عشق و برطرف کردن نیازهای ضمیر ناخودآگاه
چگونه دیگران را هیپنوتیزم کنیم
20 روش قطعی برای عاشق کردن دیگران
واقعیت در مورد تکنیک های NLP برای برگرداندن عشق