چرا بازگشت به رابطه پس از جدایی ساده است اما کافی نیست

چرا بازگشت به رابطه پس از جدایی ساده است اما کافی نیست؟

چرا نباید فقط به بازگشت به رابطه فکر کرد و حفظ آن را باید در اولویت قرار داد؟

ضمیر ناخودآگاه یک تمرکز تک بعدی یا نقطه محور دارد؛ یعنی فقط به آن چیزی فکر می کند که مستقیم مرتبط با نیاز ها و امیالش باشد و جنبه های دیگر را در نظر نمی گیرد.

به همین دلیل است که افراد پس از جدایی یا در بازگشت به رابطه موفق نمی شوند یا حتی اگر موفق شوند خیلی زود رابطه آن ها مجدد به جدایی منجر خواهد شد.

در واقع حتی اگر هدف شما جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم یا قانون جذب عشق از راه دور است همچنان باید بدانید این مهارت ها کافی نیست زیرا نمی توانند پایداری رابطه پس از بازگشت را تضمین کنند.

چرا برگشت بعد از جدایی بسیار ساده است

بر خلاف تصور رایج بازگشت به رابطه پس از جدایی بسیار ساده و احتمال بازگشت به رابطه بسیار بالا است ولی چیزی که از آن مهمتر است حفظ رابطه پس از جدایی و بازگشت است.

فرق نمی کند هدف شما ایجاد دلتنگی بعد از جدایی باشد یا جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم در هر صورت تکنیک هایی که می تواند شما را در ساختن دوباره رابطه موفق کند بسیار ساده است و حتی گاهی بدون نیاز به اجرای هر تکنیک یا مهارتی بازگشت به رابطه پس از جدایی خود به خود صورت می گیرد.

اکنون خود به خود درست شدن رابطه را در کنار تکنیک هایی بگذارید که برای شروع دوباره رابطه تمام شده وجود دارد؛ سپس متوجه می شوید برگشت بعد از جدایی چقدر می تواند ساده باشد اما چیزی که از آن مهمتر است حفظ رابطه است – یعنی اگر ازدواج نکرده ایم، رابطه را به ازدواج برسانیم و اگر ازدواج کرده ایم پایداری رابطه را قطعی کنیم.

در واقع مسئله اصلی اینجاست که بازگشت به رابطه به معنای بازگشت همیشگی عشق از دست رفته و پایداری رابطه نیست بلکه فقط به معنای این است که شما یک فرصت مجدد بدست آورده اید.

اگر به خوبی به روابط خود یا حتی اطرافیان خود توجه کنید متوجه می شوید که در بیشتر جدایی فرصت بازگشت ایجاد می شود اما معمولا چرخه بازگشت و جدایی آنقدر ادامه پیدا می کند که بلاخره یکی از دو طرف خسته شده و رابطه را برای همیشه پایان می دهد ( نگاه کنید به شکست عشقی در مردان ).

 چرا بازگشت به رابطه پس از جدایی کافی نیست

بیشتر مهارت آموزان نوین بینش که کتاب بازگشت به عشق و ازدواج را مطالعه کرده و از پشتیبانی های تخصصی استفاده می کنند اصرار دارند تنها می خواهند مهارت های بازگشت به رابطه را بیاموزند و از یادگیری تکنیک های حفظ رابطه سرباز می زنند.

این افراد معتقد هستند مهارت های دیگری که مثلا منجر به تقویت مهارت های شناختی، ذهنی و ارتباطی می شوند اگر مستقیم مرتبط به بازگرداندن نمی شود پس بی فایده هستند زیرا وقتی ارتباطی بین آن ها و عشق از دست رفته نیست پس یادگیری چنین مهارت هایی نیز بی فایده است؛ در صورتی که این تصور کاملا غلط است.

تصور اینکه “من تنها نیاز دارم بهترین راه برای برگرداندن عشقم” را بیاموزم باعث می شود نه تنها در اجرای تکنیک های بازگرداندن عشق از دست رفته به صورت قطعی موفق نشوند بلکه حتی اگه نتیجه گرفتند وارد چرخه بازگشت و جدایی بشوند – رابطه ای که مدام با جدایی و بازگشت مجدد رو به رو می شود ( نکاه کنید به شکست عشقی – چرا باید در مورد شکست عشقی بدانیم).

همچنین باعث می شود نتوانیم در مورد خود و شروع دوباره رابطه به یک نگرش نوین برسیم که لازمه بازگرداندن عشق از دست رفته و همچنین مهارت های روانشناسی عشق است.

مهارت های حفظ رابطه شامل چه مواردی است

مهارت های حفظ رابطه عاطفی شامل همه مهارت هایی است که هم برای بازگشت به رابطه پس از جدایی و هم برای تقویت احساس عشق و پایداری رابطه نیاز است. این تکنیک ها بسیاری زیاد است و از حوصله این مقاله خارج است اما به مهمترین این موارد اشاره خواهیم کرد

در نوین بینش در مورد همه موارد فوق مقالات علمی جداگانه و اختصاصی وجود دارد که می توانید به صورت رایگان مطالعه کنید. فقط کافی است روزی ۱ ساعت از زمان خود را اختصاصی به مطالعه مهارت های فوق بدهید سپس متوجه تغییرات شگفت انگیزی در خود و مهارت های ارتباطی خود خواهید شد.

چگونه مهارت های بازگشت به رابطه را بهتر اجرا کنیم

اگر همه مهارت های ارتباطی – عاطفی که شامل مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی است را ۱۰۰ مورد در نظر بگیریم، برگشت بعد از جدایی تنها ۱۰ تکنیک آن را شامل می شود که خود زیر مجموع تکنیک های دیگر روانشناسی عشق است.

بله می توان بدون یادگیری تئوری موسیقی و نت ها، نوازنده پیانو شد اما قطعا با یادگیری مهارت های مکمل مثل تئوری موسیقی می توان مهارت بیشتری در نوازندگی بدست آورد.

بله می توان بدون یادگیری خواندن و نوشتن، مکالمه به زبان انگلیسی را فرا گرفت اما با یادگیری مهارت های دیگر، مکالمه بسیار بهتری خواهیم داشت.

بله می توان بدون یادگیری مهارت های جانبی رابطه عاطفی، در اجرای تکنیک های بازگشت عشق موفق شد اما قطعا با یادگیری مهارت های جانبی احتمال بازگشت به رابطه به صورت قابل توجهی افزایش پیدا می کند.

همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم حتی اگر هدف شما جذب شخص مورد نظر با استفاده از شیوه های ارتباطی غیر مستقیم یا قانون جذب عشق از راه دور باشد همچنان نیاز دارید مهارت های جانبی و مقدماتی را فرا بگیرید تا هم در اجرای شیوه های ارتباطی غیر مستقیم موفق شوید و هم در حفظ رابطه نتیجه لازم را بدست بیاورید.

چگونه رابطه خود را پس از جدایی به پایداری همیشگی برسانیم

وقتی همه فکر و ذکر شما این باشد که چگونه در برگشتن عشق موفق شوید و دیگر به هیچ چیز اهمیت ندهید یعنی از لحاظ ذهنی و شناختی امادگی بازگشت به رابطه را ندارید.

این بدین معناست که حتی اگر همین امروز شخص مورد نظر برای شروع رابطه به شما پیام دهد نه تنها خبر خوبی نیست بلکه شروع دوباره رابطه در این وضعیت بسیار خطرناک است زیرا قطعا رابطه شما را مجدد به جدایی خواهد رساند.

از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه ( وقتی به درستی برنامه ریزی نشده باشد ) می خواهد به سرعت به امیال خود دست پیدا کند پس همیشه راهی را انتخاب می کند که نتیجه لحظه ای و آنی و سریع داشته باشد و بلند اندیش نیست ( نگاه کنید به ضمیر ناخودآگاه چیست).

برای مثال دانش آموزان تا قبل از ورود به دانشگاه همیشه روی قبولی در کنکور تمرکز می کنند و پس از آن تنها به قبولی در آزمون ها؛ تا جایی که به مرور زمان گرفتن نمره و مدرک تنها هدف آن ها می شود فارق از اینکه یادگیری هدف اصلی است ( نگاه کنید به اهداف پنهان در ضمیر ناخودآگاه).

در واقع متخصصی که در دانشگاهی خوبی درس نخوانده باشد و نمره های پایینی داشته در بازار کار بسیار موفق تر است از فردی که در بهترین دانشگاه با بهترین نمره ها فارغ التحصیل شده باشد اما مهارتی نیاموخته است.

معمولا افرادی که به دنبال شروع دوباره رابطه تمام شده هستند فراموش می کنند که هدف اصلی حفظ رابطه و پایداری آن است و نه بازگرداندن عشق شان که قسمت ساده ی ماجراست. این افراد اینگونه پاسخ می دهند:

” یادگیری این تکنیک ها چه فایده ای دارد وقتی طرف مقابل من را بلاک کرده است”

” چرا باید مهارت های حفظ رابطه را بیاموزم وقتی ارتباطی با طرف مقابل ندارم”

این تصورات مثل این است که بگوییم:

” چرا باید مهارتی بیاموزم وقتی اکنون شغلی ندارم”

” چرا باید فنون کشتی گیری را بیاموزم وقتی هیچ تیمی من را انتخاب نکرده است”

دقت داشته باشید که فرصت ها همیشه هستند و همیشه شکل خواهد گرفت اما باید از قبل مهارت های لازم برای استفاده از فرصت ها را فراگرفت تا بتوان از آن ها استفاده کرد.

در مورد بازگشت عشق نیز به همین صورت است؛ یعنی نه تنها ممکن است این فرصت خود به خود برای شما ایجاد شود بلکه تکنیک های کتاب بازگشت به عشق و ازدواج خود می تواند برای شما فرصتی ایجاد کند و باعث شود عشق سابق تان مجدد با شما ارتباط برقرار کند.

اما این قرصت تنها وقتی کارآمد است که از قبل برای آن آماده شده باشید و بدانید چطور این بازگشت را به عاشق کردن طرف مقابل، به رابطه ای عاشقانه و همیشگی تبدیل کنید ( نگاه کنید به عشق و برطرف کردن نیازهای ضمیر ناخودآگاه).

متاسفانه همین موضوع دلیلی است که بعضی از مهارت جویان نوین بینش به دلیل کم اهمیت دانستن مهارت های حفظ رابطه پس از موفقیت در بازگشت به رابطه مجدد با جدایی طرف مقابل رو به رو شده و فرصت خود را از دست می دهند.

چگونه در مورد بازگرداندن عشق خود یک نگرش جدید پیدا کنیم

تا اینجا با دو دلیل اصلی یادگیری تکنیک های عمومی حفظ رابطه آشنا شدیم و گفتیم این تکنیک ها نه تنها به عنوان مکمل مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی ضروری است بلکه برای حفظ رابطه پس از جدایی و پایداری قطعی رابطه نیز اهمیت دارد.

اما مهمترین دلیل اهمیت مهارت حفظ رابطه عاشقانه ایجاد یک نگرش جدید و مهارت هایی است که در همه مراحل و همه انواع ارتباطات به ما کمک می کند.

نه تنها مهارت های حفظ رابطه بلکه مهارت های بازگشت به عشق و ازدواج نیز به ما نگرشی جدید ارائه خواهد داد که باعث می شود نه تنها در بازگشت عشق موفق شویم بلکه یک شناخت کلی و تحولی عظیم در زندگی و روابط خود – چه روابط عاطفی و چه معمولی – نیز بدست آوریم.

این نگرش جدید، یک دنیای جدید را به ما معرفی کرده و زندگی ما را متحول می کند، نگرشی که تا وقتی مهارت های لازم بدست نیاید و آگاهی های ضروری در سطح ناخودآگاه برنامه ریزی نشود به خوبی نمی توانیم متوجه آن شویم.

البته این بدین معنا نیست که چیزی خواهید فهمید که تا کنون نمی دانستید. در واقع رسیدن به این نگرش جدید در صورتی امکان پذیر است که در سطح ناخودآگاه صورت بگیرد؛ زیرا پذیرش آن در سطح خودآگاه یا آگاه شدن ما به صورت خودآگاه باعث نمی شود که یک بینش عمیق و اساسی در نوع تفکر و رفتار خود بدست بیاوریم.

این تحول و نگرش جدید کوچکترین تاثیری که می تواند داشته باشد بازگرداندن شخص مورد نظر ماست و تاثیرات اصلی آن در تغییر ما و تغییر رابطه عاطفی است که در جهت ارتقای کیفیت روابط شکل می گیرد ( نگاه کنید به سیاست زنانه در تغییر رفتار مردان).

اجازه دهید یک مثال بزنم. تصور کنید فردی در یک خانه گلی زندگی می کند. این فرد به خانه گلی خود بسیار علاقه دارد ولی یک روز این خانه ویران می شود. پس از نابود شدن آن خانه، وی همچنان اصرار دارد که آن خانه گلی را دوباره بسازد.

اکنون هرفردی هر چقدر هم به او بگوید که می توانی یک خانه بهتر داشته باشی یا حداقل خانه قبلی خود را پس از بازسانی، ارتقا دهی، وی در پاسخ می گوید من فقط خانه گلی خود را می خواهم.

دلیل تمایل این فرد به خانه گلی اش این است که اولا وی نمی داند خانه های بهتری وجود دارد ( حتی اگر دیده باشد همچنان در سطح ناخودآگاه باور ندارد) و دوما نگرشی در مورد اینکه چطور خانه دیگری تهیه کند یا همان خانه را بازسانی کند ندارد.

این عدم آگاهی و پذیرش باعث می شود نه تنها نتواند به سادگی خانه گلی خود را بازسانی کند بلکه اگر هم بازسانی کرد مجدد با خرابه آن مواجه شود.

از سوی دیگر اگر این فرد بینش لازم را داشت و دانش ساخت خانه را بدست آورده بود و می دانست خانه هایی بسیار بهتر از آن را با دانش و مهارت خود می تواند بسازد، می توانست خانه ای بهتر داشته باشد و همچنین می توانست حداقل در بازسانی همان خانه گلی و ارتقای کیفیت آن موفق شود.

نگرش جدیدی که با کتاب و پشتیبانی بازگشت به عشق و ازدواج بدست خواهد آمد نیز همین تاثیر را بر شما خواهد داشت؛ یعنی یا به دنبال رابطه بهتری خواهید رفت و یا حداقل رابطه قبلی خود را ارتقا داده و یک رابطه عاشقانه بهتر و همیشگی خواهید ساخت.

این موضوع توضیح می دهد چرا بعضی از مهارت جویان نوین بینش پس از بازگرداندن معشوق خود از ادامه رابطه منصرف می شوند زیرا اکنون با بدست آوردن مهارت ها و بینش جدید می توانند موقعیت ها و روابط بسیار ارزشمند تری بسازند. البته تاکید کنم که بعضی روابط واقعا ارزش بازگرداندن دارند اما موضوع اصلی این است که شما فقط وقتی می توانید متوجه ارزش واقعی رابطه خود شوید که نگرش جدید را بدست آورده باشید و بدون جانبداری و تعصب آن را بسنجنید.

در واقع به همین دلیل است که نوین بینش هرگز مشاوره نمی دهد و همچنین به شما نمی گوید چه چیزی برای شما خوب است یا بد بلکه فقط مهارت ها و نگرش جدید را به شما می آموزد و در سطح ناخودآگاه تان برنامه ریزی می کند تا خود بتوانید مسیر صحیح زندگی خود را پیدا کنید زیرا این فقط شما هستید که می توانید بهترین انتخاب ها را در زندگی خود پیدا کنید.

دانش شما مثل فانوسی است که مسیر شما را روشن می سازد تا بهترین آن را انتخاب کنید.

چرا دانش به تنهایی کافی نیست

یکی از قوانین ضمیر ناخودآگاه این است که ناخودآگاه به چیزهایی میل و عشق پیدا می کند که امکان دسترسی به آن ها را داشته یا در مورد آن شناختی قبلی داشته باشد.

به همین دلیل مهم نیست که شما چقدر اطللاعات و دانش داشته باشید یا حتی اعلام کنید واقعا می دانید به هر چیزی که بخواهید دسترسی دارید، مهم این است که این باور در سطح ناخودآگاه وجود ندارد.

برای مثال اگر به صاحب خانه گلی بگویید که می تواند خانه بهتری داشته باشد حتی اگر از لحاظ مالی شرایط مناسبی داشته باشد و خانه های زیبای بسیاری دیده باشد، همچنان به دلیل اینکه در سطح ناخودآگاه اطلاعات و شناختی از خانه های بهتر و نحوه ساخت آن ندارد نمی پذیرد.

این فرد ناخودآگاه داشتن یک خانه بهتر را غیر قابل دسترس می داند و در نتیجه به داشتن یک خانه بهتر یا ارتقای کیفیت خانه قبلی خود معتقد نیست؛ به همین دلیل به شما می گوید “خود می دانم خانه های بهتر وجود دارد ولی علاقه مند به داشتن خانه گلی هستم”.

به عبارت دیگر مهم نیست وی خودآگاه به چه چیزی باور دارد یا به چه چیزی باور ندارد مهم این است که ناخودآگاه چگونه می اندیشد؛ به قول زیگموند فروید “انسان ها را باید از ناگفته های شان شناخت نه از گفته های شان”

وقتی این فرد در سطح ناخودآگاه به این نگرش برسد و مهارت های لازم را نیز فرابگیرد، به یک بینش جدید و یک تحول شگرف خواهد رسید؛ در نتیجه یا یک خانه بهتر تهیه خواهد کرد یا حداقل خانه قبلی خود را به خوبی بازسانی می کند و با ایجاد تغییراتی، آن را ارتقا می دهد و مهمتر از همه دیگر با ویرانی مجدد مواجه نخواهد شد.

به همین دلیل بارها تاکید کرده ام که دانش به تنهایی کافی نیست و چیزی که برای تغییر شرایط و وضعیت خود نیاز دارید مهارت و دانشی است که باید در سطح ناخودآگاه بدست بیاید تا در بازگرداندن عشق به رابطه موفق شوید و تنها روش آموزشی که می تواند به ما در تبدیل آگاهی به مهارت در سطح ضمیر ناخودآگاه کمک کند تکنیک ها و مفاهیم برنامه ریزی عصبی کلامی / nlp است.

به عبارت دیگر مهارت های بازگشت به رابطه پس از جدایی و همچنین مهارت های حفظ رابطه باید در سطح ناخودآگاه برنامه ریزی شود.

سخن آخر

به صورت خلاصه به ۳ دلیل ضروری نیاز داریم قبل از بازگشت به رابطه خود را آماده کرده و مهارت حفظ رابطه را بیاموزیم:

  1. مهارت های حفظ رابطه باعث می شود مهارت های بازگشت به رابطه را بهتر انجام دهید
  2. مهارت های حفظ رابطه باعث می شود پس از جدایی و بازگرداندن عشق سابق در پایدار کردن رابطه موفق شوید
  3. مهارت های حفظ رابطه باعث یک بینش جدید – نوین بینش – می شود و درهای یک دنیای جدید را می گشوید.

تیم نوین بینش از ارائه ی خدمات به افرادی که متاهل باشند و در پی رسیدن به فرد دیگری به جز همسرشان باشند معذور است. مقالات و آموزش ها همچنین برای کسانی که به دنبال فردی باشند که متاهل است و می خواهند آن فرد را به رابطه بازگردانند ارسال نخواهد شد. اهداف مورد تایید تیم نوین بینش جلوگیری از طلاق و بهبود روابط عاطفی با قصد ازدواج و ایجاد یک رابطه ی پایدار است.

در صورت تمایل می توانید پس از معرفی خود؛ سن، شغل و تحصیلات (اختیاری) مشکل خود را به صورت خلاصه ( با خط فارسی) توضیح دهید. به دلیل درخواست های بسیار ممکن است در پاسخ به پیام شما تاخیر صورت بگیرد ولی قطعا پاسخ شما ارسال خواهد شد.

همچنین می توانید کلیپ های آموزشی شاهین زند در مورد روانشن نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه – واقعیت قانون جذب اسی عشق و بازگشت به رابطه را در پیج اینستاگرام شاهین زند مشاهده کنید: shahinzand18@

برای اطلاع از آخرین مطالب سایت نوین بینش در کانال تلگرام ما عضو شوید: عضویت در کانال تلگرام نوین بینش.

نوشته ی شاهین زند  شرح حالی از سوابق علمی شاهین زند

می خواهم بیشتر بدانم

تست احتمال بازگشت به رابطه 

۱۱ باور غلط که بعد از کات کردن باعث اشتباهات بیشتر می شود

نیروی هدایت پنهان در ضمیر ناخودآگاه – واقعیت قانون جذب

۹ تکنیک برای بهتر شدن و بهبود روابط زناشویی

جذب افراد با ذهن

فرمان به ضمیر ناخودآگاه

زمان مناسب برای بازگشت به رابطه تمام شده

وقتی عشقت بلاکت می کنه یعنی چی

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *